Iranian Music Newsletter
Wednesday, October 30, 2002
گفتگو با اركيده حاجي وندي حواننده پاپ ، با موسيقي به خداوند نزديكتر ميشوماركيده حاجي وندي خواننده پاپ امروز ايران است كه تابحال كنسرت هايي نبز برگزار كرده است. در ادامه گفتگوي مجله زنان فردا را با وي مي خوانيم. او به همراه خواهرش ارمغان و چند نفر ديگر به اجراي برنامه مي پردازند.
«من گل اركيدهي تنهام، زخمي از توفان دنيام» اين صداي اركيده حاجيوندي خواننده و سرپرست نخستينگروه پاپ زنان در سالهاي اخير ايران است كه فقط خانمها ميتوانند آن را بشنوند. اما اركيده 24 ساله تنها نيست.در كنار او از سويي پدرش و بقيه اعضاي خانوادهاش قرار دارند كه همواره ياورش بودهاند و در سوي ديگر،ميليونها جوان ايراني كه شادي را بر غم ترجيح ميدهند.
مصاحبه با او تجربه لذت بخشي است، چرا كه بر خلاف سياستمداران، نه اخم ميكند و نه با صداي بلند حرفميزند. در اين گفتگو، محمدرضا حاجيوندي (نام هنري: رضا آرژنگ. تخصص: آواز سنتي) پدر اركيده نيز ما راهمراهي ميكند.
ـ خانم اركيده حاجيوندي! ورود شما به عرصه موسيقي چطور بود؟
mموسيقي را از دوازده سالگي و با ساز سنتور نزد استادان بهناز ذاكري و آذر هاشمي شروع كردم. پس از گرفتنديپلم تجربي، رشته موسيقي دانشكده سوره را انتخاب كردم و از استاداني چون رضا مهدوي و رضا موسوي بهرهگرفتم. الان هم در حال نوشتن پايان نامهام هستم.
از سه سال و نيم پيش به فكر تشكيل گروه اركيده افتادم. اوايل، گروه ما ثابت نبود و در هر كنسرت، بانوازندههاي مختلف كار ميكردم. اما كمكم اعضاي گروه تثبيت شدند.
ـ ممكن است درباره دانشگاه بيشتر توضيح دهيد. مثلا عنوان پايان نامهتان چيست؟
m عنوان پايان نامه من نوروز خواني در منطقه البرز است كه در اين زمينه استادان اشرفي و مهدوي مرا ياريميدهند.
ـ دانشگاه چقدر در پيشرفت كاريتان مؤثر بود؟
m من ورودي بهمن 76 هستم. قبلا هم ميخواندم اما با ورود به دانشگاه به فكر تشكيل گروه افتادم.
البته درباره تأثير دانشگاه بر كارم بايد بگويم كه همه مسايل به خود آدم بستگي دارد. استادها كه همه چيز را بهآدم ياد نميدهند. البته ورود به دانشگاه باعث شد من با نوازندههاي جديدي آشنا شوم. خيلي خوشحالم كه بهدانشگاه رفتم. محيط دانشگاه را خيلي دوست داشتم، گرچه نواقص و كمبودها در همه جا هست. ناگفته نماند كهخودم هم خيلي تلاش كردم. البته كساني هم به دانشگاه آمده بودند كه فقط ليسانس بگيرند و بروند. فعاليت همه كهشبيه هم نبود.
اما در دانشكده سوره، افراد با ذوق و استعداد و با پشتكار و همت خوب هم، فعاليت ميكنند.
ـ اگر يك آدم معمولي ميشديد كه دنبال نوآوري و پيشرفت نيست، چه ميكرديد؟
m هر كس يك زندگياي دارد و مطابق نظر خودش عمل ميكند. همه كه نبايد مثل هم باشند. اما من اين راه راانتخاب كردم. خدار ا شكر كه همه شرايط براي من فراهم بود. مشوق اصلي من در اين مسير، پدرم بود.
ـ حتماً خوشحاليد كه چنين پدري داريد؟
m بله خيلي زياد. اولين معلم آواز من، پدرم بود.
محمدرضا حاجيوندي: چرا من پايين فكر كنم؟ بالا فكر ميكنم. اگر تواناييهايي در وي هست، نبايد جلويآن را بگيرم. اينكه فرزندانمان هر كاري ميخواهند بكنند بگوييم: حالا ببينيم چه ميشود، ارزش ندارد. چون تابياييم ببينيم چه ميشود، جواني آنها تمام ميشود.
ـ احتمالا بسياري از دختراني كه نشريه ما را ميخوانند، با خود افسوس خواهند خورد كه چرا از موقعيتمشابه شما برخوردار نيستند. بويژه اينكه خانواده شما تمام شرايط را براي پيشرفت هنريتان فراهم كردهاند.
m همه چيز به خود آدم بستگي دارد، بايد بخواهند. اگر خودمان را باور كنيم، فكر نميكنم مشكلي وجود داشتهباشد كه حل نشود. اگر من در خانودهاي بودم كه مانع كارم ميشدند، باز هم تلاشم را ميكردم.
ـ چطوري؟ مثلا اگر هنگامي كه يكي از آقايان همكارتان براي كاري به شما زنگ ميزد، پدرتان ميپرسيد اوكيست و شر به پا ميكرد، چه ميكرديد؟
m البته من در آن شرايط قرار نگرفتهام. اما با توجه به روحيات خودم، كارم را انجام ميدادم. چون كسي كه هنر ياكاري را به عنوان شغل انتخاب ميكند، همه مشكلات آن را هم از روز اول ميپذيرد و حل خواهد كرد. مهمتر اينكه، همه چيز به شخصيت خود آدم بستگي دارد. من همواره سعي كردهام، طوري عمل كنم تا شخصيتم زير سؤالنرود. مهم تلاشي است كه آدم بايد براي عقيده و عشقي كه دارد انجام دهد. به هر حال اگر نتوانست نتيجه مثبتيبگيرد و موفق نشد تا پدرش را با خودش موافق كند، لااقل از خودش راضي است كه تلاشاش راكرده است. اما نهاينكه استعدادش هرز برود و مدام به موانع فكر كند.
ـ شما اولين خانم خواننده پاپ در دو دهه اخير هستيد. چه احساسي از «اولين» بودن داريد؟
m دلشوره دارم كه چون اولين هستم، بايد از نظر تكنيكي و فني، كار را خيلي خوب ارايه دهم. چون بقيهميخواهند پشت سر ما حركت كنند، سعي ميكنم كه «برترين» را ارايه دهم و از بهترينها استفاده كنم. مثلا برايهمين امروز از من دعوت كردند كه برنامه داشته باشم. اما با پدرم كه مشورت كردم به اين نتيجه رسيدم كه نه; كاربايد هماهنگ باشد و درست به صحنه برود.
ـ چرا قبل از شما گروههاي پاپ براي خانمها شكل نگرفت؟
m شايد محدوديتهايي كه در باره نوازندههاي قابل قبول (نوازندههاي خانم) در موزيك پاپ وجود دارد،مانع شده بود. به همين دليل تا به حال، تمام گروههاي موسيقي زنان، سنتي بودهاند و يا اگر كنسرت پاپي برايخانمها انجام شده، توسط يك گروه پاپ نبوده است بلكه فقط با يك ساز يا نهايتاً دو ساز روي سن ميرفتند وكارهاي خوانندگان مرد را بازخواني ميكردند اما كارهاي گروهي ما اوريجينال است; هم اشعار و هم آهنگها.تعدادي از آهنگها را خودم ساختهام، دادم با تنظيم آقايان مهران اكرمي، ساسان جماليان و... البته حمايت مركزموسيقي وزارت ارشاد براي فعاليت خانمها در زمينه موسيقي پاپ مطابق با موازين اسلامي، در رشد اين موسيقيبيتأثير نبوده است كه لازم ميدانم از مسوولان اين مركز تشكر كنم.
ـ شما با محدوديتهايي كه زنان ايراني داشتند چطور كنار آمديد؟
m به هر حال همه چيز رو به پيشرفت است. نميتوانيم چون محدوديتهايي وجود دارد، دست روي دستبگذاريم و كاري نكنيم. من سعي كردم با همان شرايطي كه فعلا هست، هر كاري كه از دستم بر ميآيد انجام دهم.البته من فقط در چارچوب قانون عمل ميكنم. من الان فقط ميتوانم براي خانمها كنسرت بدهم. وقتي آدم همين راميتواند انجام دهد، چرا ندهد؟
ـ چرا به موسيقي پاپ ميپردازيد؟ آيا علاقه شما به پاپ به اين دليل نيست كه عنصر شادي در دو دهه گذشتهدر زندگي ما حضور كمرنگي داشته و اكنون به جايگاه بالاتري رسيده است؟
m موسيقي پاپ نسبت به موسيقي سنتي شادتر است. اما من سعي كردهام كه كارهايم تنوع داشته باشد. همهجوره هست: شاد و غمگين. البته ساز تخصصي من سنتور است.
ـ البته سنتور هم در ميان سازهاي سنتي، شاد است.
m بله. من ايرانيام و بايد در درجه اول، موسيقي مملكت خودم را بشناسم. هنوز هم فعاليت خودم را در زمينهموسيقي سنتي حفظ كردهام. در گروه اركيده هم در بعضي از قطعات تلفيقي، از سازهاي سنتي در كنار سازهايمدرن استفاده ميكنيم.
ـ با توجه به اينكه مردم موسيقي پاپ را به دليل شاد بودن آن انتخاب كردهاند، آيا در آينده شما با سليقهشنوندگانتان پيش ميرويد و عنصر شادي را در كارهايتان افزايش ميدهيد يا نه؟
mمن سعي ميكنم با توجه به اينكه درس موسيقي خواندهام، كاري نكنم كه شخصيت هنريام زير سوال برود. ازطرف ديگر ميدانم كه مخاطب من هميشه يك عده متخصص موسيقي نيستند. كساني كه به كنسرت ميآيند،ميخواهند در آن دو ساعت شاد باشند و با شادي سالن را ترك كنند. بنابراين سعي ميكنم كه كارم تنوع داشتهباشد. اما كار جلف و سبك انجام نميدهم.
ـ نظرتان درباره جشنوارههاي موسيقي چيست؟
mهنگام درخواست شركت در جشنواره گل ياس به ما گفتند «كار شما پاپ است، حالا ببينيم چه ميشود؟» اين درحالي است كه ما از سنتور، تار و ضرب هم استفاده ميكنيم. من سعي ميكنم تلفيقيها را ارايه كنم.
متاسفانه در حال حاضر جشنواره پاپ برگزار نميشود. اما جامعه تا هر جا اجازه دهد من پيش ميروم. بالاخرهآدم تا يك سني انرژي دارد و نبايد فرصت جواني را از دست داد.
ـ از اولين اجرايتان بگوييد. آيا دچار ترس و نگراني بوديد؟
m نه، آنجوري نميترسيدم. چون تجربهاش را داشتم. اولين بار كه روي سن رفتم، در مدرسه بود كه سنتورميزدم و ميخواندم، اما از اينكه مردم من را بپذيرند يا نه، نگران بودم.
اولين اجرا براي خواندن دو سال پيش در فرهنگسراي ابن سينا به مناسبت تولد حضرت زهرا (س) بود. درچهار دقيقه اول پاهايم ناخودآگاه ميلرزيد. دست خودم نبود. اما به هر حال فقط سه چهار دقيقه اول برنامه اينطوربود.
ـ صدايتان چطور؟ آن هم ميلرزيد؟
m نه. صدايم نه. فقط پاهايم ميلرزيد.
ـ خانم اركيده شرايط اجرا چگونه است؟
m همه چيز مطابق با قوانين اجرا ميشود. قبل از اجرا همه چيز از سوي مسوولان وزارت ارشاد كاملا و با دقتتمام كنترل ميشود تا هيچگونه وسيله عكسبرداري، فيلمبرداري و صدابرداري به داخل سالن وارد نشود. همچنيندر هنگام اجرا، از صدابردار خانم استفاده ميكنيم. صدابردار اكثر كنسرتهاي ما سركار خانم سوسن بخشايشاست كه در اين زمينه تجربه و تبحر لازم و كافي را دارد.
ـ خانم حاجيوندي! لباس اعضاي گروه را چه كسي انتخاب ميكند؟
mمن در انتخاب لباس بچهها و خودم خيلي دقت ميكنم. سعي ميكنم طوري باشد كه يك خانم ايراني خوششبيايد و آن لباس، مناسب و در خور شخصيت يك دختر ايراني باشد. به هر حال ما يك گروه جوان هستيم و بايدلباس مناسب داشته باشيم.
ـ فقط شما و نوازندهها جوان هستيد؟
m ترانه سراي گروه ما يكي از دوستان بسيار خوبم، خانم فهيمه رادمند متولد 1358 است و خوشبختانه از ذوقو حس خوبي، بويژه مطابق با روحيه جوانان برخوردار است.
ـ برخورد مخاطبانتان چگونه است؟
m وقتي ساز را در دست يك خانم ميبينند خيلي خوششان ميآيد. مثلا وقتي خواهرم ارمغان را پشت«پركاشن» ميبينند برايشان جالب است. ارمغان تنها پركاشنيست زن ايراني است كه اتفاقاً چپ دست است. وقتيچهره كساني كه از كنسرت بيرون ميآيند را ميبينم، خيلي شاد هستند و تشكر ميكنند. از همه مهمتر خوشحالندكه خانمها در موزيك پاپ فعالند.
ـ براي هر برنامهتان چقدر تمرين ميكنيد؟
m بستگي به توانايي بچهها دارد. الان گروه، آماده و تمرين كرده است. من مشكلي با آنها ندارم. البته در هر برنامهسعي ميكنيم قطعات جديد هم داشته باشيم كه نياز به تمرين دارد.
ـ تا به حال موقع اجرا با مشكلي مواجه نشدهايد. مثلا اينكه يكي از اعضاي گروه اشتباه كند؟
m اين مشكل يك امر طبيعي است. هر انساني ممكن است اشتباه كند. خود من هم گاهي اشتباه كردهام. اما اصلااهميت ندارد، كار را ادامه ميدهيم.
ـ شعرها را چطور انتخاب ميكنيد؟
m معمولا خودم ايده را ميدهم و دوستان روي آن كار ميكنند. گاهي اوقات هم اينطور نيست.
ـ در شعر «من گل اركيده تنهام» يك غم پنهان وجود دارد كه به نظر ميرسد...
m اين شعر را خودم سفارش ندادهام. خانم رادمند كه مثل خواهر برايم عزيز است، گفت چون ترا خيلي دوستدارم اين شعر را برايت سرودم. آن را با حس خودش سروده است. شايد احساس كرده كه من تنهام. زخمي از توفاندنيام (خنده)
ـ شما كه ايده ترانهها را ميدهيد، چقدر سعي كردهايد جامعه را بشناسيد؟
mمن سعي كردم مشكلات و روحيات مردم را بشناسم. البته نميدانم تا چه حد در اين زمينه موفق بودم. گرچهدر شعرهايم از مضامين اجتماعي زياد استفاده نكردهام و شعرهايم، بيشتر عاشقانه بوده است.
ـ فكر نميكنيد مهمترين مسأله اجتماعي، همين عشق است؟
m بله، همين طور است.
ـ نظرتان راجع به موسيقي لس آنجلسي چيست؟ تفاوت خودتان را با خوانندههاي هم ميهنمان كه دركشورهاي غربي ميخوانند چه ميدانيد؟
m آنچه كار ما را جدا ميكند، تحصيلات ماست. همه بچههاي گروه اركيده در رشته موسيقي تحصيل كردهاند.در ايران همه چيز از جمله شعر، آهنگ و... سنجيده ميشود و اين خيلي به نفع ماست. درست است كه الان در ايرانهم خواننده زياد شده است، اما ميدانيم كه همه ماندگار نيستند. البته هميشه لازم نيست كه تحصيلات، آكادميكباشد. ميتواند آموزش آزاد هم باشد.
ـ براي خواننده خوب شدن، چه شرايطي لازم است؟
m براي خواندن بايد خمير مايه آن، يعني صداي خوب را داشت. البته اين شرط لازم است اما كافي نيست وحتماً بايد با آموزش صحيح همراه باشد وگرنه به سرانجام خوبي نخواهد رسيد.
ـ موسيقي در زندگي شما چه نقشي دارد؟ آيا ميتواند مانند دانش پزشكي به درمان بيماريها كمك كند؟
m خود من تمام مشكلاتم را با موسيقي حل ميكنم. با گوش دادن به موسقي و غرق شدن در آن. چرا كه با امواجناشي از موسيقي، به خداوند نزديكتر ميشوم. موسيقي من را محكم نگه ميدارد و احساس ميكنم هميشهپشتوانه دارم. حتي وقتي خيلي دلگيرم، پشتوانه خوبي دارم.
محمدرضا حاجيوندي: من از شش سالگي مادر نداشتم. اما تا الان هيچوقت تنها نبودم. چون هميشهميخواندم. اگر كسي با موسيقي باشد، هيچ وقت تنها نيست. هر آدمي دوست دارد بعد از خدا، يك چيزهايي پشتسرش باشد. موسيقي بهترين يار انسانهاي تنهاست.
ـ خانم حاجيوندي! حالا كه با شما مصاحبه كردهايم، حتماً نشريه ما را ميخريد. اما اگر اينطور نبود، تحتچه شرايطي «زنان فردا» را ميخريديد؟
m چه عنوان قشنگي: زنان فردا. به قول پدرم ما«لر»ها راحت حرف ميزنيم. وقتي با من تماس گرفتيدنميخواستم مصاحبه را قبول كنم. اما وقتي اسم نشريه را شنيدم تحت تأثير قرار گرفتم. اگر مطالب نشريه نو باشد،حتماً آن را ميخوانم. واقعيتها را (خبرهاي موثق) مطرح كنيد. البته در چارچوب قانون تا بتوانيد به فعاليتتانادامه دهيد.
اعضاي گروه:
1- ارمغان حاجيوندي (نوازنده تنبك و پركاشن)
2- ارغوان حاجيوندي (نوازنده تار و همخوان)
3- مونيكا لران (نوازنده ويلن)
4- مريم نيكبين (نوازنده پيانو و كيبرد)
5- شهرزاد سخنسنج (نوازنده گيتار)
6- فيروزه غلامرضا (همخوان)
7- مريم دادرس (نوازنده فلوت)
«من گل اركيدهي تنهام، زخمي از توفان دنيام» اين صداي اركيده حاجيوندي خواننده و سرپرست نخستينگروه پاپ زنان در سالهاي اخير ايران است كه فقط خانمها ميتوانند آن را بشنوند. اما اركيده 24 ساله تنها نيست.در كنار او از سويي پدرش و بقيه اعضاي خانوادهاش قرار دارند كه همواره ياورش بودهاند و در سوي ديگر،ميليونها جوان ايراني كه شادي را بر غم ترجيح ميدهند.
مصاحبه با او تجربه لذت بخشي است، چرا كه بر خلاف سياستمداران، نه اخم ميكند و نه با صداي بلند حرفميزند. در اين گفتگو، محمدرضا حاجيوندي (نام هنري: رضا آرژنگ. تخصص: آواز سنتي) پدر اركيده نيز ما راهمراهي ميكند.
ـ خانم اركيده حاجيوندي! ورود شما به عرصه موسيقي چطور بود؟
mموسيقي را از دوازده سالگي و با ساز سنتور نزد استادان بهناز ذاكري و آذر هاشمي شروع كردم. پس از گرفتنديپلم تجربي، رشته موسيقي دانشكده سوره را انتخاب كردم و از استاداني چون رضا مهدوي و رضا موسوي بهرهگرفتم. الان هم در حال نوشتن پايان نامهام هستم.
از سه سال و نيم پيش به فكر تشكيل گروه اركيده افتادم. اوايل، گروه ما ثابت نبود و در هر كنسرت، بانوازندههاي مختلف كار ميكردم. اما كمكم اعضاي گروه تثبيت شدند.
ـ ممكن است درباره دانشگاه بيشتر توضيح دهيد. مثلا عنوان پايان نامهتان چيست؟
m عنوان پايان نامه من نوروز خواني در منطقه البرز است كه در اين زمينه استادان اشرفي و مهدوي مرا ياريميدهند.
ـ دانشگاه چقدر در پيشرفت كاريتان مؤثر بود؟
m من ورودي بهمن 76 هستم. قبلا هم ميخواندم اما با ورود به دانشگاه به فكر تشكيل گروه افتادم.
البته درباره تأثير دانشگاه بر كارم بايد بگويم كه همه مسايل به خود آدم بستگي دارد. استادها كه همه چيز را بهآدم ياد نميدهند. البته ورود به دانشگاه باعث شد من با نوازندههاي جديدي آشنا شوم. خيلي خوشحالم كه بهدانشگاه رفتم. محيط دانشگاه را خيلي دوست داشتم، گرچه نواقص و كمبودها در همه جا هست. ناگفته نماند كهخودم هم خيلي تلاش كردم. البته كساني هم به دانشگاه آمده بودند كه فقط ليسانس بگيرند و بروند. فعاليت همه كهشبيه هم نبود.
اما در دانشكده سوره، افراد با ذوق و استعداد و با پشتكار و همت خوب هم، فعاليت ميكنند.
ـ اگر يك آدم معمولي ميشديد كه دنبال نوآوري و پيشرفت نيست، چه ميكرديد؟
m هر كس يك زندگياي دارد و مطابق نظر خودش عمل ميكند. همه كه نبايد مثل هم باشند. اما من اين راه راانتخاب كردم. خدار ا شكر كه همه شرايط براي من فراهم بود. مشوق اصلي من در اين مسير، پدرم بود.
ـ حتماً خوشحاليد كه چنين پدري داريد؟
m بله خيلي زياد. اولين معلم آواز من، پدرم بود.
محمدرضا حاجيوندي: چرا من پايين فكر كنم؟ بالا فكر ميكنم. اگر تواناييهايي در وي هست، نبايد جلويآن را بگيرم. اينكه فرزندانمان هر كاري ميخواهند بكنند بگوييم: حالا ببينيم چه ميشود، ارزش ندارد. چون تابياييم ببينيم چه ميشود، جواني آنها تمام ميشود.
ـ احتمالا بسياري از دختراني كه نشريه ما را ميخوانند، با خود افسوس خواهند خورد كه چرا از موقعيتمشابه شما برخوردار نيستند. بويژه اينكه خانواده شما تمام شرايط را براي پيشرفت هنريتان فراهم كردهاند.
m همه چيز به خود آدم بستگي دارد، بايد بخواهند. اگر خودمان را باور كنيم، فكر نميكنم مشكلي وجود داشتهباشد كه حل نشود. اگر من در خانودهاي بودم كه مانع كارم ميشدند، باز هم تلاشم را ميكردم.
ـ چطوري؟ مثلا اگر هنگامي كه يكي از آقايان همكارتان براي كاري به شما زنگ ميزد، پدرتان ميپرسيد اوكيست و شر به پا ميكرد، چه ميكرديد؟
m البته من در آن شرايط قرار نگرفتهام. اما با توجه به روحيات خودم، كارم را انجام ميدادم. چون كسي كه هنر ياكاري را به عنوان شغل انتخاب ميكند، همه مشكلات آن را هم از روز اول ميپذيرد و حل خواهد كرد. مهمتر اينكه، همه چيز به شخصيت خود آدم بستگي دارد. من همواره سعي كردهام، طوري عمل كنم تا شخصيتم زير سؤالنرود. مهم تلاشي است كه آدم بايد براي عقيده و عشقي كه دارد انجام دهد. به هر حال اگر نتوانست نتيجه مثبتيبگيرد و موفق نشد تا پدرش را با خودش موافق كند، لااقل از خودش راضي است كه تلاشاش راكرده است. اما نهاينكه استعدادش هرز برود و مدام به موانع فكر كند.
ـ شما اولين خانم خواننده پاپ در دو دهه اخير هستيد. چه احساسي از «اولين» بودن داريد؟
m دلشوره دارم كه چون اولين هستم، بايد از نظر تكنيكي و فني، كار را خيلي خوب ارايه دهم. چون بقيهميخواهند پشت سر ما حركت كنند، سعي ميكنم كه «برترين» را ارايه دهم و از بهترينها استفاده كنم. مثلا برايهمين امروز از من دعوت كردند كه برنامه داشته باشم. اما با پدرم كه مشورت كردم به اين نتيجه رسيدم كه نه; كاربايد هماهنگ باشد و درست به صحنه برود.
ـ چرا قبل از شما گروههاي پاپ براي خانمها شكل نگرفت؟
m شايد محدوديتهايي كه در باره نوازندههاي قابل قبول (نوازندههاي خانم) در موزيك پاپ وجود دارد،مانع شده بود. به همين دليل تا به حال، تمام گروههاي موسيقي زنان، سنتي بودهاند و يا اگر كنسرت پاپي برايخانمها انجام شده، توسط يك گروه پاپ نبوده است بلكه فقط با يك ساز يا نهايتاً دو ساز روي سن ميرفتند وكارهاي خوانندگان مرد را بازخواني ميكردند اما كارهاي گروهي ما اوريجينال است; هم اشعار و هم آهنگها.تعدادي از آهنگها را خودم ساختهام، دادم با تنظيم آقايان مهران اكرمي، ساسان جماليان و... البته حمايت مركزموسيقي وزارت ارشاد براي فعاليت خانمها در زمينه موسيقي پاپ مطابق با موازين اسلامي، در رشد اين موسيقيبيتأثير نبوده است كه لازم ميدانم از مسوولان اين مركز تشكر كنم.
ـ شما با محدوديتهايي كه زنان ايراني داشتند چطور كنار آمديد؟
m به هر حال همه چيز رو به پيشرفت است. نميتوانيم چون محدوديتهايي وجود دارد، دست روي دستبگذاريم و كاري نكنيم. من سعي كردم با همان شرايطي كه فعلا هست، هر كاري كه از دستم بر ميآيد انجام دهم.البته من فقط در چارچوب قانون عمل ميكنم. من الان فقط ميتوانم براي خانمها كنسرت بدهم. وقتي آدم همين راميتواند انجام دهد، چرا ندهد؟
ـ چرا به موسيقي پاپ ميپردازيد؟ آيا علاقه شما به پاپ به اين دليل نيست كه عنصر شادي در دو دهه گذشتهدر زندگي ما حضور كمرنگي داشته و اكنون به جايگاه بالاتري رسيده است؟
m موسيقي پاپ نسبت به موسيقي سنتي شادتر است. اما من سعي كردهام كه كارهايم تنوع داشته باشد. همهجوره هست: شاد و غمگين. البته ساز تخصصي من سنتور است.
ـ البته سنتور هم در ميان سازهاي سنتي، شاد است.
m بله. من ايرانيام و بايد در درجه اول، موسيقي مملكت خودم را بشناسم. هنوز هم فعاليت خودم را در زمينهموسيقي سنتي حفظ كردهام. در گروه اركيده هم در بعضي از قطعات تلفيقي، از سازهاي سنتي در كنار سازهايمدرن استفاده ميكنيم.
ـ با توجه به اينكه مردم موسيقي پاپ را به دليل شاد بودن آن انتخاب كردهاند، آيا در آينده شما با سليقهشنوندگانتان پيش ميرويد و عنصر شادي را در كارهايتان افزايش ميدهيد يا نه؟
mمن سعي ميكنم با توجه به اينكه درس موسيقي خواندهام، كاري نكنم كه شخصيت هنريام زير سوال برود. ازطرف ديگر ميدانم كه مخاطب من هميشه يك عده متخصص موسيقي نيستند. كساني كه به كنسرت ميآيند،ميخواهند در آن دو ساعت شاد باشند و با شادي سالن را ترك كنند. بنابراين سعي ميكنم كه كارم تنوع داشتهباشد. اما كار جلف و سبك انجام نميدهم.
ـ نظرتان درباره جشنوارههاي موسيقي چيست؟
mهنگام درخواست شركت در جشنواره گل ياس به ما گفتند «كار شما پاپ است، حالا ببينيم چه ميشود؟» اين درحالي است كه ما از سنتور، تار و ضرب هم استفاده ميكنيم. من سعي ميكنم تلفيقيها را ارايه كنم.
متاسفانه در حال حاضر جشنواره پاپ برگزار نميشود. اما جامعه تا هر جا اجازه دهد من پيش ميروم. بالاخرهآدم تا يك سني انرژي دارد و نبايد فرصت جواني را از دست داد.
ـ از اولين اجرايتان بگوييد. آيا دچار ترس و نگراني بوديد؟
m نه، آنجوري نميترسيدم. چون تجربهاش را داشتم. اولين بار كه روي سن رفتم، در مدرسه بود كه سنتورميزدم و ميخواندم، اما از اينكه مردم من را بپذيرند يا نه، نگران بودم.
اولين اجرا براي خواندن دو سال پيش در فرهنگسراي ابن سينا به مناسبت تولد حضرت زهرا (س) بود. درچهار دقيقه اول پاهايم ناخودآگاه ميلرزيد. دست خودم نبود. اما به هر حال فقط سه چهار دقيقه اول برنامه اينطوربود.
ـ صدايتان چطور؟ آن هم ميلرزيد؟
m نه. صدايم نه. فقط پاهايم ميلرزيد.
ـ خانم اركيده شرايط اجرا چگونه است؟
m همه چيز مطابق با قوانين اجرا ميشود. قبل از اجرا همه چيز از سوي مسوولان وزارت ارشاد كاملا و با دقتتمام كنترل ميشود تا هيچگونه وسيله عكسبرداري، فيلمبرداري و صدابرداري به داخل سالن وارد نشود. همچنيندر هنگام اجرا، از صدابردار خانم استفاده ميكنيم. صدابردار اكثر كنسرتهاي ما سركار خانم سوسن بخشايشاست كه در اين زمينه تجربه و تبحر لازم و كافي را دارد.
ـ خانم حاجيوندي! لباس اعضاي گروه را چه كسي انتخاب ميكند؟
mمن در انتخاب لباس بچهها و خودم خيلي دقت ميكنم. سعي ميكنم طوري باشد كه يك خانم ايراني خوششبيايد و آن لباس، مناسب و در خور شخصيت يك دختر ايراني باشد. به هر حال ما يك گروه جوان هستيم و بايدلباس مناسب داشته باشيم.
ـ فقط شما و نوازندهها جوان هستيد؟
m ترانه سراي گروه ما يكي از دوستان بسيار خوبم، خانم فهيمه رادمند متولد 1358 است و خوشبختانه از ذوقو حس خوبي، بويژه مطابق با روحيه جوانان برخوردار است.
ـ برخورد مخاطبانتان چگونه است؟
m وقتي ساز را در دست يك خانم ميبينند خيلي خوششان ميآيد. مثلا وقتي خواهرم ارمغان را پشت«پركاشن» ميبينند برايشان جالب است. ارمغان تنها پركاشنيست زن ايراني است كه اتفاقاً چپ دست است. وقتيچهره كساني كه از كنسرت بيرون ميآيند را ميبينم، خيلي شاد هستند و تشكر ميكنند. از همه مهمتر خوشحالندكه خانمها در موزيك پاپ فعالند.
ـ براي هر برنامهتان چقدر تمرين ميكنيد؟
m بستگي به توانايي بچهها دارد. الان گروه، آماده و تمرين كرده است. من مشكلي با آنها ندارم. البته در هر برنامهسعي ميكنيم قطعات جديد هم داشته باشيم كه نياز به تمرين دارد.
ـ تا به حال موقع اجرا با مشكلي مواجه نشدهايد. مثلا اينكه يكي از اعضاي گروه اشتباه كند؟
m اين مشكل يك امر طبيعي است. هر انساني ممكن است اشتباه كند. خود من هم گاهي اشتباه كردهام. اما اصلااهميت ندارد، كار را ادامه ميدهيم.
ـ شعرها را چطور انتخاب ميكنيد؟
m معمولا خودم ايده را ميدهم و دوستان روي آن كار ميكنند. گاهي اوقات هم اينطور نيست.
ـ در شعر «من گل اركيده تنهام» يك غم پنهان وجود دارد كه به نظر ميرسد...
m اين شعر را خودم سفارش ندادهام. خانم رادمند كه مثل خواهر برايم عزيز است، گفت چون ترا خيلي دوستدارم اين شعر را برايت سرودم. آن را با حس خودش سروده است. شايد احساس كرده كه من تنهام. زخمي از توفاندنيام (خنده)
ـ شما كه ايده ترانهها را ميدهيد، چقدر سعي كردهايد جامعه را بشناسيد؟
mمن سعي كردم مشكلات و روحيات مردم را بشناسم. البته نميدانم تا چه حد در اين زمينه موفق بودم. گرچهدر شعرهايم از مضامين اجتماعي زياد استفاده نكردهام و شعرهايم، بيشتر عاشقانه بوده است.
ـ فكر نميكنيد مهمترين مسأله اجتماعي، همين عشق است؟
m بله، همين طور است.
ـ نظرتان راجع به موسيقي لس آنجلسي چيست؟ تفاوت خودتان را با خوانندههاي هم ميهنمان كه دركشورهاي غربي ميخوانند چه ميدانيد؟
m آنچه كار ما را جدا ميكند، تحصيلات ماست. همه بچههاي گروه اركيده در رشته موسيقي تحصيل كردهاند.در ايران همه چيز از جمله شعر، آهنگ و... سنجيده ميشود و اين خيلي به نفع ماست. درست است كه الان در ايرانهم خواننده زياد شده است، اما ميدانيم كه همه ماندگار نيستند. البته هميشه لازم نيست كه تحصيلات، آكادميكباشد. ميتواند آموزش آزاد هم باشد.
ـ براي خواننده خوب شدن، چه شرايطي لازم است؟
m براي خواندن بايد خمير مايه آن، يعني صداي خوب را داشت. البته اين شرط لازم است اما كافي نيست وحتماً بايد با آموزش صحيح همراه باشد وگرنه به سرانجام خوبي نخواهد رسيد.
ـ موسيقي در زندگي شما چه نقشي دارد؟ آيا ميتواند مانند دانش پزشكي به درمان بيماريها كمك كند؟
m خود من تمام مشكلاتم را با موسيقي حل ميكنم. با گوش دادن به موسقي و غرق شدن در آن. چرا كه با امواجناشي از موسيقي، به خداوند نزديكتر ميشوم. موسيقي من را محكم نگه ميدارد و احساس ميكنم هميشهپشتوانه دارم. حتي وقتي خيلي دلگيرم، پشتوانه خوبي دارم.
محمدرضا حاجيوندي: من از شش سالگي مادر نداشتم. اما تا الان هيچوقت تنها نبودم. چون هميشهميخواندم. اگر كسي با موسيقي باشد، هيچ وقت تنها نيست. هر آدمي دوست دارد بعد از خدا، يك چيزهايي پشتسرش باشد. موسيقي بهترين يار انسانهاي تنهاست.
ـ خانم حاجيوندي! حالا كه با شما مصاحبه كردهايم، حتماً نشريه ما را ميخريد. اما اگر اينطور نبود، تحتچه شرايطي «زنان فردا» را ميخريديد؟
m چه عنوان قشنگي: زنان فردا. به قول پدرم ما«لر»ها راحت حرف ميزنيم. وقتي با من تماس گرفتيدنميخواستم مصاحبه را قبول كنم. اما وقتي اسم نشريه را شنيدم تحت تأثير قرار گرفتم. اگر مطالب نشريه نو باشد،حتماً آن را ميخوانم. واقعيتها را (خبرهاي موثق) مطرح كنيد. البته در چارچوب قانون تا بتوانيد به فعاليتتانادامه دهيد.
اعضاي گروه:
1- ارمغان حاجيوندي (نوازنده تنبك و پركاشن)
2- ارغوان حاجيوندي (نوازنده تار و همخوان)
3- مونيكا لران (نوازنده ويلن)
4- مريم نيكبين (نوازنده پيانو و كيبرد)
5- شهرزاد سخنسنج (نوازنده گيتار)
6- فيروزه غلامرضا (همخوان)
7- مريم دادرس (نوازنده فلوت)
حسين زمان” خطاب به وزير ارشاد : چرا در مقابل تعرضها و برخوردهاي غير قانونيها نسبت به هنرمندان خاموش ماندهايد؟
اجراي كنسرت موسيقي حسين زمان در كاشان كه قرار بود طي روزهاي بيست و نهم و سيام مهرماه برگزار شود، بيست و چهار ساعت قبل از اجرا لغو شد.
حسين زمان گفت: براي اجراي كنسرت در اين شهر از يك ماه پيش اقدامات قانوني لازم صورت گرفت و تمام مراحل ضروري طي شد.همچنين مجوز اداره كل اراشاد استان اصفهان، مجوز شوراي تامين شهر كاشان، مجوز شوراي تامين استان و مجوز فرمانداري كاشان همگي كسب شد كه به صورت مستند نيز وجود دارد. وي افزود: به دنبال كسب مجوزهاي لازم از ١٥ روز پيش از اجراي كنسرت، به تدريج تبليغات آغاز شد و تا ٢٤ ساعت قبل از اجرا هيچ مخالفتي صورت نگرفت، اما دقيقا ٢٤ ساعت قبل از اجرا يك نامه از دادگستري به فرمانداري بر همه مجوزها خط بطان كشيد .طبق قانون ،دادگستري نميتواند به فرمانداري دستور دهد تا برنامه را لغو كند و تا آنجا كه اطلاع داريم فرماندار در جايگاه بالاتري از تصميمگيري براي اين گونه امور قرار دارد. وي با طرح اين سوال كه براي اجراي موسيقي در يك شهر بايد با چه كسي صحبت كرد، ادامه داد: ميگويند چند نفر در نماز جمعه، نامهاي تنظيم و به دادگستري شكايت كردهاند و دادگستري نيز صلاح ديده كه اين برنامه برگزار نشود، مگر ما مرتكب جرمي شدهايم كه دادگستري بايد مجازاتمان كند!.
زمان افزود: ميگويند چون محل اجرا در مجاورت امامزادهاي محترم بوده، عدهاي مخالفت كردهاند كه بايد گفت مگر ما خود دين و ايمان نداريم و يا درصدد انجام فعل حرام بودهايم كه اين گونه برخورد ميشود.در همين ايام دراكثر مساجد و در مجاورت بسياري از مكانهاي مقدس جشن و سرور برپا بوده و اگر مشكلي هم در برگزاري در محل مذكور وجود داشت،چرا هيچ يك از مراجع ذيربط تا ٢٤ ساعت قبل از اجرا مخالفتي نداشتند؟ اعتياد و تزريق هروئين بيداد ميكند، احدي صدايش در نميآيد، ولي كار ما كه به نوعي تغذيه روحي جوانان جامعه است، اين گونه مورد بيحرمتي قرار ميگيرد؟ اين خواننده همچنين گفت: ميگويند فلان ارگان نظامي گفته است نبايد برنامه اجرا شود، مگر اكثر همين ارگانهاي نظامي و غير نظامي در ايام ميلاد، اجراي موسيقي در برنامههايشان نداشتند؟ چرا وقتي قضيه مردمي ميشود و نام كنسرت روي آن ميآيد، اين گونه برخورد ميكنند؟ اگر ما بايد از ارگانهاي نظامي يا افراد خاصي درهر استان مجوز بگيريم، بگوييد تا بيهوده خود را خسته نكنيم و در همان ابتدا به جاي وزارت ارشاد و وزارت كشور به سراغ آن ارگانها و آدم هاي خاص برويم. حسين زمان گفت: فقط به ما بگوييد قانون در اين مملكت چيست و مجري آن كيست؟ بگوييد به كدام كتاب مراجعه و از كدام مرجع قانوني تبيعت كنيم، چرا بايد ساحت مقدس هنر توسط اين بيقانونيها مخدوش شود؟ وي خطاب به وزير ارشاد گفت: چرا از حقوق ما دفاع نميكنيد و چرا در مقابل اين تعرضها و بيقانونيها در حق هنرمندان خاموش ميمانيد؟ چرا بايد من و امثال من با داشتن مجوز و پس از تحمل هزينههاي كلان نتوانيم در يك شهر اجراي موسيقي داشته باشيم؟ اين چه بيعدالتي است كه براي كنسرت موسيقي از شبكههاي تلويزيوني تبليغ ميشود، ولي اجراي من و امثال من با اعمال نظر چند نفر و يا يك ارگان عليرغم داشتن مجوزهاي قانوني لغو ميگردد؟ وي تصريح كرد: لغو كنسرت كاشان غير قانوني بوده و عواملي كه اين بيقانوني را مرتكب شدهاند، بايد ضمن پاسخگويي، خسارتهاي تحميل شده را به ما پرداخت كنند. وزارت ارشاد نيز اگر خود را مدافع حقوق هنرمندان ميداند بايد اين مساله را پيگيري كند. وي گفت: تعجب ميكنم دولت و مجلسي كه با شعار حمايت از مردم و به ويژه هنر و هنرمندان و جوانان كار خود را آغاز كرد، چرا در مقابل اين تعرضها ساكت مانده و هيچ عكسالعملي نشان نميدهد. شما نمايندگان مجلس در كميسيون فرهنگي كه اين روزها سخت در تلاش براي برخورد با برنامههاي ماهوارهاي هستند، كمي هم واقعگرا باشيد، هنر شما در حذف و برخورد و وضع قوانين باز دارنده نيست، بلكه در چارهانديشي براي برنامهريزي و برنامهسازي و جلب توجه بيشتر مردم و اعتماد مردم است. وي در پايان تاكيد كرد:به مردم ميگوييد كه حق ندارند به موسيقي شبكههاي ماهوارهاي گوش دهند، ولي وقتي ميخواهند به صداي خوانندهي مورد علاقه خود در داخل كشور كه داراي مجوزهاي لازم است، گوش دهند و در برنامه كنسرت او شركت كنند، مانع ميشويد. نميدانم اين سردرگمي و بلاتكليفي تا كجا ميخواهد ادامه پيدا كند.نهي مطلق جوان امروزي و مقابله محض با خواستههاي جوانان به نفع هيچ كس نيست.
اجراي كنسرت موسيقي حسين زمان در كاشان كه قرار بود طي روزهاي بيست و نهم و سيام مهرماه برگزار شود، بيست و چهار ساعت قبل از اجرا لغو شد.
حسين زمان گفت: براي اجراي كنسرت در اين شهر از يك ماه پيش اقدامات قانوني لازم صورت گرفت و تمام مراحل ضروري طي شد.همچنين مجوز اداره كل اراشاد استان اصفهان، مجوز شوراي تامين شهر كاشان، مجوز شوراي تامين استان و مجوز فرمانداري كاشان همگي كسب شد كه به صورت مستند نيز وجود دارد. وي افزود: به دنبال كسب مجوزهاي لازم از ١٥ روز پيش از اجراي كنسرت، به تدريج تبليغات آغاز شد و تا ٢٤ ساعت قبل از اجرا هيچ مخالفتي صورت نگرفت، اما دقيقا ٢٤ ساعت قبل از اجرا يك نامه از دادگستري به فرمانداري بر همه مجوزها خط بطان كشيد .طبق قانون ،دادگستري نميتواند به فرمانداري دستور دهد تا برنامه را لغو كند و تا آنجا كه اطلاع داريم فرماندار در جايگاه بالاتري از تصميمگيري براي اين گونه امور قرار دارد. وي با طرح اين سوال كه براي اجراي موسيقي در يك شهر بايد با چه كسي صحبت كرد، ادامه داد: ميگويند چند نفر در نماز جمعه، نامهاي تنظيم و به دادگستري شكايت كردهاند و دادگستري نيز صلاح ديده كه اين برنامه برگزار نشود، مگر ما مرتكب جرمي شدهايم كه دادگستري بايد مجازاتمان كند!.
زمان افزود: ميگويند چون محل اجرا در مجاورت امامزادهاي محترم بوده، عدهاي مخالفت كردهاند كه بايد گفت مگر ما خود دين و ايمان نداريم و يا درصدد انجام فعل حرام بودهايم كه اين گونه برخورد ميشود.در همين ايام دراكثر مساجد و در مجاورت بسياري از مكانهاي مقدس جشن و سرور برپا بوده و اگر مشكلي هم در برگزاري در محل مذكور وجود داشت،چرا هيچ يك از مراجع ذيربط تا ٢٤ ساعت قبل از اجرا مخالفتي نداشتند؟ اعتياد و تزريق هروئين بيداد ميكند، احدي صدايش در نميآيد، ولي كار ما كه به نوعي تغذيه روحي جوانان جامعه است، اين گونه مورد بيحرمتي قرار ميگيرد؟ اين خواننده همچنين گفت: ميگويند فلان ارگان نظامي گفته است نبايد برنامه اجرا شود، مگر اكثر همين ارگانهاي نظامي و غير نظامي در ايام ميلاد، اجراي موسيقي در برنامههايشان نداشتند؟ چرا وقتي قضيه مردمي ميشود و نام كنسرت روي آن ميآيد، اين گونه برخورد ميكنند؟ اگر ما بايد از ارگانهاي نظامي يا افراد خاصي درهر استان مجوز بگيريم، بگوييد تا بيهوده خود را خسته نكنيم و در همان ابتدا به جاي وزارت ارشاد و وزارت كشور به سراغ آن ارگانها و آدم هاي خاص برويم. حسين زمان گفت: فقط به ما بگوييد قانون در اين مملكت چيست و مجري آن كيست؟ بگوييد به كدام كتاب مراجعه و از كدام مرجع قانوني تبيعت كنيم، چرا بايد ساحت مقدس هنر توسط اين بيقانونيها مخدوش شود؟ وي خطاب به وزير ارشاد گفت: چرا از حقوق ما دفاع نميكنيد و چرا در مقابل اين تعرضها و بيقانونيها در حق هنرمندان خاموش ميمانيد؟ چرا بايد من و امثال من با داشتن مجوز و پس از تحمل هزينههاي كلان نتوانيم در يك شهر اجراي موسيقي داشته باشيم؟ اين چه بيعدالتي است كه براي كنسرت موسيقي از شبكههاي تلويزيوني تبليغ ميشود، ولي اجراي من و امثال من با اعمال نظر چند نفر و يا يك ارگان عليرغم داشتن مجوزهاي قانوني لغو ميگردد؟ وي تصريح كرد: لغو كنسرت كاشان غير قانوني بوده و عواملي كه اين بيقانوني را مرتكب شدهاند، بايد ضمن پاسخگويي، خسارتهاي تحميل شده را به ما پرداخت كنند. وزارت ارشاد نيز اگر خود را مدافع حقوق هنرمندان ميداند بايد اين مساله را پيگيري كند. وي گفت: تعجب ميكنم دولت و مجلسي كه با شعار حمايت از مردم و به ويژه هنر و هنرمندان و جوانان كار خود را آغاز كرد، چرا در مقابل اين تعرضها ساكت مانده و هيچ عكسالعملي نشان نميدهد. شما نمايندگان مجلس در كميسيون فرهنگي كه اين روزها سخت در تلاش براي برخورد با برنامههاي ماهوارهاي هستند، كمي هم واقعگرا باشيد، هنر شما در حذف و برخورد و وضع قوانين باز دارنده نيست، بلكه در چارهانديشي براي برنامهريزي و برنامهسازي و جلب توجه بيشتر مردم و اعتماد مردم است. وي در پايان تاكيد كرد:به مردم ميگوييد كه حق ندارند به موسيقي شبكههاي ماهوارهاي گوش دهند، ولي وقتي ميخواهند به صداي خوانندهي مورد علاقه خود در داخل كشور كه داراي مجوزهاي لازم است، گوش دهند و در برنامه كنسرت او شركت كنند، مانع ميشويد. نميدانم اين سردرگمي و بلاتكليفي تا كجا ميخواهد ادامه پيدا كند.نهي مطلق جوان امروزي و مقابله محض با خواستههاي جوانان به نفع هيچ كس نيست.
جلال ذوالفنون : برخي، عنوان «استادي» خود را مرهون سادهپسندي مخاطبان هستند
جلال ذوالفنون : بايد بيپرده بگويم كه خيلي از افرادي كه در فضاي موسيقي ايراني، عنوان استادي گرفتهاند، استادي خود را مرهون سادهپسندي و كمتوقعي مخاطبان موسيقي هستند، در غير اين صورت استادي در موسيقي ايران براي رسيدن به كمال مطلوب شرايطي دارد.
درست است كه ما در موسيقي خودمان بعضي عوامل مثل پوليفوني را نداريم، ولي صحبت اين جاست كه از آنچه هم كه داريم، نتوانستهايم بهرهبرداري مطلوب كنيم.
وي افزود:نوازنده و موسيقيدان ايراني اگر بخواهد موسيقي ايران را با تمام بار فرهنگي و پيام تاريخي آن ارائه دهد، بايد مراحل متعددي را طي كند. به عنوان مثال، ما از نظر تكنيك خيلي بايد كار كنيم و جا براي كار زياد است كه تازه اين يكي از عوامل است.
به گفته ذالفنون، تكنيك نوازندگي در حد بالا، تسلط كامل بر رديف موسيقي ايراني، آشنايي كامل با موسيقي محلي، تسلط برادبيات ايران، آشنايي با اصول روانشناسي و به خصوص روانشاسي هنر، آشنايي با مسائل جامعهشناسي، آشنايي با تاريخ ايران به ويژه تاريخ ادبيات و هنر، آشنايي با تاريخ هنر جهان، آشنايي با علوم فيزيك و به خصوص فيزيك صوت، آشنايي با مسائل متافيزيك و اساطير و توانايي در خلاقيتها و بداههپردازيها ازجمله شرايط استادي در موسيقي سنتي ايران است.
وي بيان داشت: البته نياز به توضيح نيست كه خواننده مويقي ايران هم به موازات نوازنده بايد شرايط لازم را دارا باشد. گروه موسيقي ايران اگر با شرايط فوق كنار هم بنشينند، كاري خواهد شد كارستان كه هيچ چيز كم نخواهد داشت كه اگر غير از اين باشد تلاش بيهوده است و بيحاصل، چنانكه در هفتاد سال گذشته شاهد آن بودهايم.
گفتني است:نظر به اينكه رشد و تعالي موسيقي تا حد زيادي به رشد ذهني مخاطبان آن بستگي دارد، جلال ذالفنون در سالهاي اخير كوششهايي در جهت آشنايي بيشتر مخاطبان با موسيقي و در حقيقت رشد ذهني آنها انجام داده كه به صورت كنسرت پژوهشي يا به صورت مقاله تحت عنوان ”جلال ذالفنون و موسيقي ايران” منتشر و يا اجرا شده است. آنچه در اين گفت و گو بيان شد حاكي بخشي از نظرات كلي ايشان در مورد فضاي موسيقي ايران است.
وي در بخش ديگري از سخنان خود گفت: علت گرايش جوانان ما به موسيقي پاپ و گريز از موسيقي سنتي، نابسامانيهايي است كه در جهت ريتم و كلام در موسيقي سنتي وجود دارد.
البته اين نقيصه با دانش و بينش اهل موسيقي ميتواند به مرور از بين برود و موسيقي ميتواند به مرور از بين برود و موسيقي حركت صحيح و منطقي خود را پيدا كند.
وي با اشاره به اين مطلب كه يكي از موضوعاتي كه معمولا به صورت سوال مطرح ميشود، جايگاه موسيقي پاپ در فرهنگ ايران است، اظهار داشت: بنده معتقدم كه موسيقي پاپ را نبايد مانع يا جبههاي در مقابل موسيقي سنتي بدانيم، بلكه بايد ذهنيت و بينش مردم ما در زمينه موسيقي به جايي برسد كه نه تنها موسيقي پاپ، بلكه هر نوع موسيقي ديگر را در كنار موسيقي سنتي و در جاي خود بتوانند بپذيرند.
ذالفنون در ادامه با ارائه تعريفي از هنر، گفت: براي هنر هنوز تعريف جامع و مانعي نشده وعلت اين امر اين است كه هنر پديدهاي است نهاني و آنچه را كه امروز دنيا به عنوان هنر ميشناسد مثل نقاشي، موسيقي و ... در اصل نشانههايي از هنر است كه ما را به سوي هنر هدايت ميكند، در غير اين صورت ماهيت هنر همچنان در پرده ماند و دسترسي به آن تنها از طريق دل پاك و عاشق و خلوص نيت ميسر است. ماهيت هنر در واقع همان اصالت و حقيقت انساني است.
وي افزود: شايد يكي از تعاريف هنر اين باشد كه اثر هنري پديدهاي است كه با پيام خود اصالت انسان را به انسان يادآوري كرده و هشدار دهد كه اي انسان تو از اين مرحلهاي كه هستي، ميتواني برتر و بالاتر باشي. پس برخيز و به سوي تعالي حركت كن.
اين نوازندهي سهتار ادامه داد: در زمينهي تعالي و حركت موسيقي ايران بايد گفت كه صرفنظر از موانع ظاهري و مقطعي، يك مانع بزرگتر هم در اين راه وجود دارد و آن نقش غير منطقي كلام در اين موسيقي است.
موسيقي و كلام گرچه در فرهنگ ايران دو عنصر جدا نشدني است، ولي اين تركيب بايد به گونهاي باشد كه هيچ كدام از اين دو عنصر مانع حركت ديگري نشود، در حاليكه امروز اين تركيب بيرويه و نابسامان شده است، تا جايي كه مردم ما موسيقي را از طريق كلام دريافت ميكنند و ارتباط ذهني انها با موسيقي خالص تقريبا قطع شده است.
از سوي ديگر بيان كلام در موسيقي توسط خوانندگان - منظور خوانندگان آواز است - صورت ميگيرد و خوانندگان هم اغلب بيهنر و از نظر فرهنگي كممايه هستند. بنابراين اگر بگوييم اين مشكل مانعي درراه حركت و تعالي موسيقي است، سخني گزاف نگفتهايم.
ذالفنون در مورد كار گروهي در موسيقي سنتي ايران، گفت: از زماني كه كار گروهي و به اصطلاح موسيقي صحنه در ايران مطرح شد، حدود هفتاد سال ميگذرد و اين جنبه از موسيقي ايران در طي اين ساليان، با چهره هاي گوناگون خود را نشان داده كه اكثر آنها الگوبرداري از موسيقي غرب بوده است. گروهي معتقدند كه موسيقي غرب براي غرب مناسب است و موسيقي شرق براي شرق. بنده به هيچ وجه چنين نظري ندارم، ولي ميگويم تركيب اركستر به شيوه غربي در صورتي ميتواند مفيد باشد كه از تمام عوامل مربوط مثل پوليفوني آن هم به طور كامل يعني هارموني و كنترپوان استفاده شود، در غير اين صورت تركيب سازهاي گوناگون و رنگآميزيهاي ظاهري به تنهايي نميتواند پاسخگوي هنر نوع موسيقي باشد.پس در اين زمينه بايد فكر ديگري كرد.به اين معني كه اساس كار گروهي در موسيقي ايران را بر عوامل موجود و اقعي بگذاريم، نه بر اساس عوامل تخيلي و عاريهاي.
وي ادامه داد: عوامل موجود در موسيقي ما اجراي موسيقي يكصدايي است و با استفاده از كلام و خلاقيتهاي بداههاي، حال سوال اين است كه آيا با اين عوامل كه البته عامل ريتم هم به آن اضافه ميشود،ميتوان تركيب مطلوب به وجود آورد كه پاسخ مثبت است.ذالفنون تصريح كرد: اين كار، در موسيقي هند تجربه شده و موفقيتهاي چشمگيري هم به دنبال داشته است. چنانكه امروز هنرشناسان جهان، موسيقي هند را به عنوان يك موسيقي بسيار پيچيده و پربار ميشناسند و چون موسيقي هند از نظر فرهنگي و نوع موسيقي (يكصدايي بودن) با موسيقي ايران خويشاوندي نزديك دارد، لذا اگر نحوه حركت آنهارا الگويي براي موسيقي خودمان قرار دهيم، بيراه نرفتهايم.وي اضافه كرد: اگر چنين كاري تا به حال در موسيقي ما صورت نگرفته، ناشي از ضعف نوازندگان ماست. تحصيلكردههاي موسيقي هم نگاهشان به سوي جنبههاي تئوري موسيقي است كه در اين جهت مشكلي را حل نميكند.
منبع : ايران فلامنكو
جلال ذوالفنون : بايد بيپرده بگويم كه خيلي از افرادي كه در فضاي موسيقي ايراني، عنوان استادي گرفتهاند، استادي خود را مرهون سادهپسندي و كمتوقعي مخاطبان موسيقي هستند، در غير اين صورت استادي در موسيقي ايران براي رسيدن به كمال مطلوب شرايطي دارد.
درست است كه ما در موسيقي خودمان بعضي عوامل مثل پوليفوني را نداريم، ولي صحبت اين جاست كه از آنچه هم كه داريم، نتوانستهايم بهرهبرداري مطلوب كنيم.
وي افزود:نوازنده و موسيقيدان ايراني اگر بخواهد موسيقي ايران را با تمام بار فرهنگي و پيام تاريخي آن ارائه دهد، بايد مراحل متعددي را طي كند. به عنوان مثال، ما از نظر تكنيك خيلي بايد كار كنيم و جا براي كار زياد است كه تازه اين يكي از عوامل است.
به گفته ذالفنون، تكنيك نوازندگي در حد بالا، تسلط كامل بر رديف موسيقي ايراني، آشنايي كامل با موسيقي محلي، تسلط برادبيات ايران، آشنايي با اصول روانشناسي و به خصوص روانشاسي هنر، آشنايي با مسائل جامعهشناسي، آشنايي با تاريخ ايران به ويژه تاريخ ادبيات و هنر، آشنايي با تاريخ هنر جهان، آشنايي با علوم فيزيك و به خصوص فيزيك صوت، آشنايي با مسائل متافيزيك و اساطير و توانايي در خلاقيتها و بداههپردازيها ازجمله شرايط استادي در موسيقي سنتي ايران است.
وي بيان داشت: البته نياز به توضيح نيست كه خواننده مويقي ايران هم به موازات نوازنده بايد شرايط لازم را دارا باشد. گروه موسيقي ايران اگر با شرايط فوق كنار هم بنشينند، كاري خواهد شد كارستان كه هيچ چيز كم نخواهد داشت كه اگر غير از اين باشد تلاش بيهوده است و بيحاصل، چنانكه در هفتاد سال گذشته شاهد آن بودهايم.
گفتني است:نظر به اينكه رشد و تعالي موسيقي تا حد زيادي به رشد ذهني مخاطبان آن بستگي دارد، جلال ذالفنون در سالهاي اخير كوششهايي در جهت آشنايي بيشتر مخاطبان با موسيقي و در حقيقت رشد ذهني آنها انجام داده كه به صورت كنسرت پژوهشي يا به صورت مقاله تحت عنوان ”جلال ذالفنون و موسيقي ايران” منتشر و يا اجرا شده است. آنچه در اين گفت و گو بيان شد حاكي بخشي از نظرات كلي ايشان در مورد فضاي موسيقي ايران است.
وي در بخش ديگري از سخنان خود گفت: علت گرايش جوانان ما به موسيقي پاپ و گريز از موسيقي سنتي، نابسامانيهايي است كه در جهت ريتم و كلام در موسيقي سنتي وجود دارد.
البته اين نقيصه با دانش و بينش اهل موسيقي ميتواند به مرور از بين برود و موسيقي ميتواند به مرور از بين برود و موسيقي حركت صحيح و منطقي خود را پيدا كند.
وي با اشاره به اين مطلب كه يكي از موضوعاتي كه معمولا به صورت سوال مطرح ميشود، جايگاه موسيقي پاپ در فرهنگ ايران است، اظهار داشت: بنده معتقدم كه موسيقي پاپ را نبايد مانع يا جبههاي در مقابل موسيقي سنتي بدانيم، بلكه بايد ذهنيت و بينش مردم ما در زمينه موسيقي به جايي برسد كه نه تنها موسيقي پاپ، بلكه هر نوع موسيقي ديگر را در كنار موسيقي سنتي و در جاي خود بتوانند بپذيرند.
ذالفنون در ادامه با ارائه تعريفي از هنر، گفت: براي هنر هنوز تعريف جامع و مانعي نشده وعلت اين امر اين است كه هنر پديدهاي است نهاني و آنچه را كه امروز دنيا به عنوان هنر ميشناسد مثل نقاشي، موسيقي و ... در اصل نشانههايي از هنر است كه ما را به سوي هنر هدايت ميكند، در غير اين صورت ماهيت هنر همچنان در پرده ماند و دسترسي به آن تنها از طريق دل پاك و عاشق و خلوص نيت ميسر است. ماهيت هنر در واقع همان اصالت و حقيقت انساني است.
وي افزود: شايد يكي از تعاريف هنر اين باشد كه اثر هنري پديدهاي است كه با پيام خود اصالت انسان را به انسان يادآوري كرده و هشدار دهد كه اي انسان تو از اين مرحلهاي كه هستي، ميتواني برتر و بالاتر باشي. پس برخيز و به سوي تعالي حركت كن.
اين نوازندهي سهتار ادامه داد: در زمينهي تعالي و حركت موسيقي ايران بايد گفت كه صرفنظر از موانع ظاهري و مقطعي، يك مانع بزرگتر هم در اين راه وجود دارد و آن نقش غير منطقي كلام در اين موسيقي است.
موسيقي و كلام گرچه در فرهنگ ايران دو عنصر جدا نشدني است، ولي اين تركيب بايد به گونهاي باشد كه هيچ كدام از اين دو عنصر مانع حركت ديگري نشود، در حاليكه امروز اين تركيب بيرويه و نابسامان شده است، تا جايي كه مردم ما موسيقي را از طريق كلام دريافت ميكنند و ارتباط ذهني انها با موسيقي خالص تقريبا قطع شده است.
از سوي ديگر بيان كلام در موسيقي توسط خوانندگان - منظور خوانندگان آواز است - صورت ميگيرد و خوانندگان هم اغلب بيهنر و از نظر فرهنگي كممايه هستند. بنابراين اگر بگوييم اين مشكل مانعي درراه حركت و تعالي موسيقي است، سخني گزاف نگفتهايم.
ذالفنون در مورد كار گروهي در موسيقي سنتي ايران، گفت: از زماني كه كار گروهي و به اصطلاح موسيقي صحنه در ايران مطرح شد، حدود هفتاد سال ميگذرد و اين جنبه از موسيقي ايران در طي اين ساليان، با چهره هاي گوناگون خود را نشان داده كه اكثر آنها الگوبرداري از موسيقي غرب بوده است. گروهي معتقدند كه موسيقي غرب براي غرب مناسب است و موسيقي شرق براي شرق. بنده به هيچ وجه چنين نظري ندارم، ولي ميگويم تركيب اركستر به شيوه غربي در صورتي ميتواند مفيد باشد كه از تمام عوامل مربوط مثل پوليفوني آن هم به طور كامل يعني هارموني و كنترپوان استفاده شود، در غير اين صورت تركيب سازهاي گوناگون و رنگآميزيهاي ظاهري به تنهايي نميتواند پاسخگوي هنر نوع موسيقي باشد.پس در اين زمينه بايد فكر ديگري كرد.به اين معني كه اساس كار گروهي در موسيقي ايران را بر عوامل موجود و اقعي بگذاريم، نه بر اساس عوامل تخيلي و عاريهاي.
وي ادامه داد: عوامل موجود در موسيقي ما اجراي موسيقي يكصدايي است و با استفاده از كلام و خلاقيتهاي بداههاي، حال سوال اين است كه آيا با اين عوامل كه البته عامل ريتم هم به آن اضافه ميشود،ميتوان تركيب مطلوب به وجود آورد كه پاسخ مثبت است.ذالفنون تصريح كرد: اين كار، در موسيقي هند تجربه شده و موفقيتهاي چشمگيري هم به دنبال داشته است. چنانكه امروز هنرشناسان جهان، موسيقي هند را به عنوان يك موسيقي بسيار پيچيده و پربار ميشناسند و چون موسيقي هند از نظر فرهنگي و نوع موسيقي (يكصدايي بودن) با موسيقي ايران خويشاوندي نزديك دارد، لذا اگر نحوه حركت آنهارا الگويي براي موسيقي خودمان قرار دهيم، بيراه نرفتهايم.وي اضافه كرد: اگر چنين كاري تا به حال در موسيقي ما صورت نگرفته، ناشي از ضعف نوازندگان ماست. تحصيلكردههاي موسيقي هم نگاهشان به سوي جنبههاي تئوري موسيقي است كه در اين جهت مشكلي را حل نميكند.
منبع : ايران فلامنكو
Monday, October 28, 2002
تحليل هنري آواز ابوعطا با نگرشي به آثار موسيقيدانان بزرگ و قديم ايران
سعيد صدقگوي ثابت در سال تحصيلي 73-1372 براي كسب درجه كارشناسي موسيقي از دانشگاه هنر با راهنمايي احمد پژمان در پاياننامه خود به تحليل هنري آواز ابوعطا با نگرشي به آثار موسيقيدانان بزرگ و قديم ايران پرداخته است.
به گزارش گروه تحقيق هنري ايسنا،در اين پاياننامه آمده است: واژه ابو در عربي به معني پدر از بن اب ميآيد كه بنا به قواعد صرفي زبان عربي اين واژه در حالتهاي مختلف تغيير شكل پيدا ميكند و به اصطلاح صرف ميشود. ابو در حالت رفعي كلمه اب است كه همان معني پدر را دارد. در قرون اوليه اسلامي از واژه ابو براي ساختن كنيهها كه در واقع نمودار شخصيت فرهنگي، سياسي، مذهب و علمي اشخاص بوده است به عنوان نماد استفاده ميكردهاند و اين قبيل كنيهها را در تاريخ فرهنگ دوران اسلامي ايران بسيار زياد ميبينيم.
اين پاياننامه ميافزايد: در خصوص ابوعطا به عنوان آوازي از خمائم شور، اظهار نظر دقيق به آساني ميسر نيست و مفهوم لغوي عطا به معني بخشش و كرم با اين آهنگ ظاهرا تناسبي ندارد. فقط ميتوان بر اين نكته اشاره كرد كه در فهرست اسامي گوشههاي رديفهاي ايراني نظيري دارد به نام بوسليك يا ابوسليك، كه اكنون در دستگاه نوا اجرا ميشود.
اين پاياننامه در بخشي ديگر آورده است: در نظام ادواري قديم نام ابوعطا ديده نميشود، ولي حجازي يا حجاز كه موسيقيدانان بزرگ قديم از آن ياد كردهاند يكي از ادوار دوازدهگانه اصلي در نظام قديم محسوب ميشده است كه صفيالدين ارسوي از آن ياد ميكند و آن را دور پنجاه چهارم مينامد. در رديفهاي كنوني موسيقي سنتي ايران، چنانچه اشاره شد آواز ابوعطا يكي از متعلقات دستگاه شور به شمار ميرود. از ديدگاه نغمهپردازي گام ابوعطا با شور تفاوتي ندارد تنها اختلافش در حالت آن و تكيه با توقف مكرر روي درجه چهارم نت شاهد و درجه دوم نت است است و در نتيجه، حالتي ايجاد ميكند كه ابوعطا از شور متمايز ميكند.
با توجه به پيشينه و كاربردي كه آواز ابوعطا و متعلقات آن در مراسم مذهبي و جوامع مسلمان داشته است ميتوان گفت: آهنگي بوده است رايج، در بين توده و داراي لطف و زيبايي ويژهاي مخصوصا گوشه حجاز از لطف هنري بيشتري برخوردار است و عربها آن را با اختلافي ولي ظاهرا بهتر اجرا ميكنند چنانكه قرائت قرآن مجيد كه معمولا در گوشه حجاز صورت ميگيرد تاثير قلبي زيادي دارد.
سعيد صدقگوي ثابت در سال تحصيلي 73-1372 براي كسب درجه كارشناسي موسيقي از دانشگاه هنر با راهنمايي احمد پژمان در پاياننامه خود به تحليل هنري آواز ابوعطا با نگرشي به آثار موسيقيدانان بزرگ و قديم ايران پرداخته است.
به گزارش گروه تحقيق هنري ايسنا،در اين پاياننامه آمده است: واژه ابو در عربي به معني پدر از بن اب ميآيد كه بنا به قواعد صرفي زبان عربي اين واژه در حالتهاي مختلف تغيير شكل پيدا ميكند و به اصطلاح صرف ميشود. ابو در حالت رفعي كلمه اب است كه همان معني پدر را دارد. در قرون اوليه اسلامي از واژه ابو براي ساختن كنيهها كه در واقع نمودار شخصيت فرهنگي، سياسي، مذهب و علمي اشخاص بوده است به عنوان نماد استفاده ميكردهاند و اين قبيل كنيهها را در تاريخ فرهنگ دوران اسلامي ايران بسيار زياد ميبينيم.
اين پاياننامه ميافزايد: در خصوص ابوعطا به عنوان آوازي از خمائم شور، اظهار نظر دقيق به آساني ميسر نيست و مفهوم لغوي عطا به معني بخشش و كرم با اين آهنگ ظاهرا تناسبي ندارد. فقط ميتوان بر اين نكته اشاره كرد كه در فهرست اسامي گوشههاي رديفهاي ايراني نظيري دارد به نام بوسليك يا ابوسليك، كه اكنون در دستگاه نوا اجرا ميشود.
اين پاياننامه در بخشي ديگر آورده است: در نظام ادواري قديم نام ابوعطا ديده نميشود، ولي حجازي يا حجاز كه موسيقيدانان بزرگ قديم از آن ياد كردهاند يكي از ادوار دوازدهگانه اصلي در نظام قديم محسوب ميشده است كه صفيالدين ارسوي از آن ياد ميكند و آن را دور پنجاه چهارم مينامد. در رديفهاي كنوني موسيقي سنتي ايران، چنانچه اشاره شد آواز ابوعطا يكي از متعلقات دستگاه شور به شمار ميرود. از ديدگاه نغمهپردازي گام ابوعطا با شور تفاوتي ندارد تنها اختلافش در حالت آن و تكيه با توقف مكرر روي درجه چهارم نت شاهد و درجه دوم نت است است و در نتيجه، حالتي ايجاد ميكند كه ابوعطا از شور متمايز ميكند.
با توجه به پيشينه و كاربردي كه آواز ابوعطا و متعلقات آن در مراسم مذهبي و جوامع مسلمان داشته است ميتوان گفت: آهنگي بوده است رايج، در بين توده و داراي لطف و زيبايي ويژهاي مخصوصا گوشه حجاز از لطف هنري بيشتري برخوردار است و عربها آن را با اختلافي ولي ظاهرا بهتر اجرا ميكنند چنانكه قرائت قرآن مجيد كه معمولا در گوشه حجاز صورت ميگيرد تاثير قلبي زيادي دارد.
Sunday, October 27, 2002
نايب رييس كانون موسيقيدانان سينماي ايران: اميدواريم مساله كپيرايت درباره آثار و تاليفات موسيقي فيلم به سرانجام برسد
مجمع عمومي عادي كانون موسيقيدانان سينماي ايران روز يكشنبه پنج آبان راس ساعت 17 در تالار اجتماعات خانه سينما برگزار ميشود.
نايب رييس كانون موسيقيدانان سينماي ايران - امير معيني - در اين خصوص به خبرنگار سرويس سينمايي ايسنا گفت:از جمله مواردي كه در اين جلسه مطرح ميشود تشكيل صندوق قرضالحسنه است كه ميتوان گفت يكي از واجبات صنف ما بود و به نظر من خيلي زودتر از اين زمان بايد به وجود ميآمد.
وي به ثبت آثار موسيقي فيلم در كتابخانه ملي اشاره كرد و گفت: كانون به دنبال اين بود كه اين موضوع را به سرانجام برساند و اميدواريم به مرحلهاي برسيم كه مساله كپيرايت در مورد آثار و تاليفات موسيقي فيلم در سينماي ايران به سرانجام برسد و اين حق و حقوق مثل گذشته ضايع نشود.
نايب رييس كانون موسيقيدانان فيلم گفت: قطعه و اثري وقتي توسط هنرمندي ساخته ميشود، خودش صاحب آن اثر نيست و چون در جاي رسمي ثبت نميشود، هر كسي در هر جايي از آن استفاده ميكند و هنرمند به هيچ جا نميتواند شكايت كند.
وي در ادامه افزود: يك قانون خيلي قديمي به نام قانون مولفين و مصنفين در سيستم قضائي ما وجود دارد. ما هم در وهله اول براي رسيدگي به اين قضيه به دنبال اين مساله بوديم كه آثار در جايي به طور رسمي ثبت شود و اگر بعدها كار به شكايت و دادگاه كشيد، دادگاه، ملاكي براي قضاوت داشته باشد و بهترين مكان را كتابخانه ملي تشخيص داديم چون از جانب مسوولين آنجا نيز حمايت شديم.
وي در ادامه گفت: قرار شد دوستان، آثار موسيقي را آنجا ثبت كنند و شماره ثبت رسمي بگيرند تا به مشكلات اين چنيني كه موسيقي فيلم در هر برنامه و هر جايي پخش ميشود ،بدون اينكه حق و حقوق آهنگساز در نظر گرفته شود، رو به رو نشويم و نببينيم آهنگسازي كه 100 موسيقي فيلم كار كرده وقتي در بيمارستان ميخوابد براي يك عمل ساده قلب، بدهكار از بيمارستان بيرون بيايند.
كانون موسيقيدانان فيلم نزديك به 9 سال است كه تشكيل شده و يكي از صنوف اصلي و مولف خانه سينما است و هيات موسس اين كانون عبارتند از: ناصري، فرهاد فخرالديني، كامبيز روشنروان، پژمان و در حال حاضر سيدمحمد ميرزماني رئيس كانون و كارن همايونفر، امير معيني اعضاي شوراي مركزي و فريدون شهبازيان و انصاري اعضاي عليالبدل هستند.
مجمع عمومي عادي كانون موسيقيدانان سينماي ايران روز يكشنبه پنج آبان راس ساعت 17 در تالار اجتماعات خانه سينما برگزار ميشود.
نايب رييس كانون موسيقيدانان سينماي ايران - امير معيني - در اين خصوص به خبرنگار سرويس سينمايي ايسنا گفت:از جمله مواردي كه در اين جلسه مطرح ميشود تشكيل صندوق قرضالحسنه است كه ميتوان گفت يكي از واجبات صنف ما بود و به نظر من خيلي زودتر از اين زمان بايد به وجود ميآمد.
وي به ثبت آثار موسيقي فيلم در كتابخانه ملي اشاره كرد و گفت: كانون به دنبال اين بود كه اين موضوع را به سرانجام برساند و اميدواريم به مرحلهاي برسيم كه مساله كپيرايت در مورد آثار و تاليفات موسيقي فيلم در سينماي ايران به سرانجام برسد و اين حق و حقوق مثل گذشته ضايع نشود.
نايب رييس كانون موسيقيدانان فيلم گفت: قطعه و اثري وقتي توسط هنرمندي ساخته ميشود، خودش صاحب آن اثر نيست و چون در جاي رسمي ثبت نميشود، هر كسي در هر جايي از آن استفاده ميكند و هنرمند به هيچ جا نميتواند شكايت كند.
وي در ادامه افزود: يك قانون خيلي قديمي به نام قانون مولفين و مصنفين در سيستم قضائي ما وجود دارد. ما هم در وهله اول براي رسيدگي به اين قضيه به دنبال اين مساله بوديم كه آثار در جايي به طور رسمي ثبت شود و اگر بعدها كار به شكايت و دادگاه كشيد، دادگاه، ملاكي براي قضاوت داشته باشد و بهترين مكان را كتابخانه ملي تشخيص داديم چون از جانب مسوولين آنجا نيز حمايت شديم.
وي در ادامه گفت: قرار شد دوستان، آثار موسيقي را آنجا ثبت كنند و شماره ثبت رسمي بگيرند تا به مشكلات اين چنيني كه موسيقي فيلم در هر برنامه و هر جايي پخش ميشود ،بدون اينكه حق و حقوق آهنگساز در نظر گرفته شود، رو به رو نشويم و نببينيم آهنگسازي كه 100 موسيقي فيلم كار كرده وقتي در بيمارستان ميخوابد براي يك عمل ساده قلب، بدهكار از بيمارستان بيرون بيايند.
كانون موسيقيدانان فيلم نزديك به 9 سال است كه تشكيل شده و يكي از صنوف اصلي و مولف خانه سينما است و هيات موسس اين كانون عبارتند از: ناصري، فرهاد فخرالديني، كامبيز روشنروان، پژمان و در حال حاضر سيدمحمد ميرزماني رئيس كانون و كارن همايونفر، امير معيني اعضاي شوراي مركزي و فريدون شهبازيان و انصاري اعضاي عليالبدل هستند.
Thursday, October 24, 2002
گزارشي از مراسم اختتاميه جشنواره موسيقي جوان
انچه در زير ميخوانيد گزارش و نقدي است پيرامون چهارمين جشنواره موسيقي جوان كه توسط احسان فرامرزي پور يكي از دو نفر اول جشنواره امسال نوشته شده است
به نام خدا
گزارشي از مراسم اختتاميه جشنواره موسيقي جوان
طي تماس تلفني كه با برگزيدگان جشنواره در روزهاي قبل از اختتاميه برقرار شده بود مقرر شد تا اين برگزيدگان در روز جمعه 26 مهر ماه(روز اختتاميه) ساعت 2 بعد از ظهر در مركز موسيقي واقع در خيابان مرجان حضور پيدا كنند.
در روز جمعه جمعيت زيادي از شركت كنندگان به همراه خانواده خود يا تعدادي همراه در محل حاضر شدند و بعد از ايستادن حدود دو ساعت سر پا در خيابان مرجان تعدادي كارت ورودي براي ورود همراهان به سالن رودكي و مراسم اختتاميه به نفرات برگزيده داده شد اخر هم معلوم نشد اين كارتها به چه دردي خورد چون در ا خر هر كسي پشت در بود را به سالن راه دادند.
حدود ساعت چهار ورود به سالن ميسر شد بعد اعلام كردند كساني كه مقام اول كسب كرده اند به پشت سن سالن رودكي بروند تا طبق برنامه اي كه روي برد بود به اجرا بپردازند و همچنين جوائز خود را دريافت كنند.
بالاخره تمام نفرات برگزيده به پشت سن رفتند در سالني كوچكي كه به علت تجمع زياد نفرات و تهويه نا مناسب ديگر هوايي براي تنفس نداشت همچنين جايي براي نشستن البته به جز روي زمين و پله ها و هر كسي مشغول به نواختن ساز خودش بود به طوريكه خودش هم نمي شنيد كه چه چيزي مينوازد و همه فقط باعث سر درد همديگر ميشدند البته حق داشتند چون نمتوانستند چند ساعت بيكار بشينند.
طبق معمول جشنواره ابتدا سازهاي سنتي به اجرا مي پرداختند وبعد هم سازهاي كلاسيك.بالاخره حدود ساعت هشت نوبت به اجراي نفرات اول گيتار كلاسيك و فلامنكو رسيد نكته جالب اينكه در برنامه نام دو نفر از نفرات اول گيتار كلاسيك نوشته شده بود و از دو نفري كه در قسمت فلامنكو اول شده بودند فقط اسم يك نفر براي اجرا نوشته شده بود ونفر ديگر را فقط از ساعت دو با سازش معطل كردند تا ساعت هشت جايزه اش را اهدا كنند.
جايزه نفرات اول شامل يك سكه بهار ازادي بود و يك لوح تشويق كه آقايان رئيس مركز موسيقي و همچنين معاون امور هنري وزارت ارشاد زحمت امضا كردن اين لوحها را در جاهايي كه در لوح نامشان درج شده بود به خود نداده بودند.
سكه هايي هم كه به نفرات اول داده ميشد با يك تكه چسب نواري شل و ول روي لوحها چسبيده شده بود.
بالاخره حدود ساعت هشت و ربع مراسم به پايان رسيد.
بعد از اين گزارش اين حقير به عنوان فردي كه چهار سال متوالي در جشنواره موسيقي جوان شركت كرده از ديدگاه خودم نظراتي و پيشنهاداتي را فقط براي هر چه بهتر شدن جشنواره بيان ميكنم كه اميدوارم براي مسئولين جشنواره اگر بشنوند قابل استفاذه باشد.
**مگر نه اينكه هدف از برگزاري جشنواره موسيقي جوان پيشرفت دادن و پر و بال دادن و انگيزه دادن و حمايت كردن از مشتاقان و هنرمندان جوان كشور است
مگر نه اينكه اين نوجوانان و جوانان كه اكثرا به صورت خودكفا و با زحمت فراوان و بدون حمايتهاي لازم و امكانات كافي و راهنماييهاي به موقع پله هاي اول موسيقي را پشت سر گذاشته اند و آينده سازان موسيقي مرز و بومي هستند كه از دير باز با موسيقي عجين بوده پس چرا به اين جشنواره به عنوان يك هدف متعالي و وسيله و راهي براي پيشرفت موسيقي كشور توجه لازم نميشود و هر سال ظرف يكي دو هفته مسابقات و مراسمي برگزار ميشود آن هم نه آنطور كه حداقل مقداري از نظر كيفي و برنامه ريزي قابل قبول باشد و بعد از آن پرونده موسيقي جوانان تا سال بعد بسته ميشود و در حال خاك خوردن به حال فراموشي سپرده ميشود؟
آيا با اينچنين روشي ميتوان انتظار پيشرفت داشت؟
البته باز هم جاي اميدواري است كه اين جشنواره چهار سال است كه برگزار ميشود و حركتهايي آغاز شده و انصافا هم بايد از كساني با نيت خير اين جشنواره را در اين چند سال برگزار كرده اند تشكر و قدرداني كرد كه قدمهايي برداشته شده است.
**در مورد داوري بخش گيتار جشنواره
در ابتدا از استاد عزيز آقاي دكتر سيمون ايوازيان كه در اين چهار سال داور بخش گيتار بودند تشكر و قدر داني ميكنم و خدمت ايشان خسته نباشيد عرض ميكنم كه ايشان همواره براي حمايت از جوانان و موسيقي كشورمان زحمات فراواني كشيده اند و اجازه ميخواهم در مورد داوري گيتار نظري را عرض كنم.
امسال و سالهاي گذشته از هيات داوراني كه بخش گيتار را قضاوت ميكردند فقط از يك نفر داور كه رشته تخصصي ايشان گيتار است(دكتر ايوازيان) استفاده شده است و بقيه كساني كه در هيات داوري بودند درست است كه از اساتيد و موسيقي دانان بوده اند ولي كمتر در گيتار سر رشته داشته اند و با چنين حالتي طبيعي است كه بيشتر يك نفري كه در مورد گيتار سر رشته دارد در مورد اجرا ها نظر و امتياز بدهد و ديگران هم اگر نظري بدهند بيشتر ميتواند در مورد كليت موسيقي اجرا شده باشد و نه نكات ريز و تخصصي گيتار.به همين دليل پيشنهاد دارم كه در هيات داوران از اساتيد بيشتري كه در گيتار تخصص دارند استفاده شود چون بديهي است كه هميشه اعلام نظر چند نفر در مورد يك اجرا از اعلام نظر يك نفر به عدالت نزديكتر است.
**در مورد اطلاع رساني جشنواره
يكي از ضعيف ترين بخشهاي جشنواره همين بخش است به طوري كه خيلي از نوازندگان و موسيقي دانان كشور شايد تازه متوجه شده باشند كه جشنواره اي هم برگزار ميشود و خيلي ها هم به اين علت كه زمان جشنواره مرتب تغيير ميكند خبر دار نميشوندكه در چه تاريخي برگزار ميشود و اكثر كساني كه در جشنواره شركت ميكنند خودشان پيگير اين هستند كه تارخ برگزاري كي است.
اصلا تبليغاتي براي حمايت از اين جشنواره نميشود و نتيجه آن هم اين ميشود كه تعداد شركت كنندگان تا به حال خيلي كم بوده و همچنين اكثر كساني كه بخش مسابقات را تماشا ميكنند خانواده ها و دوستان و اشنايان شركت كنندگان هستند كه اغلب هم تعداد زيادي نيستند.
**در مورد بخش مسابقه گيتار
متاسفانه امسال تعداد شركت كنندگان از سالهاي قبل كمتر بود و همچنين به جز چند اجرا مابقي انها از سطح كيفي بالايي برخوردار نبود.
امسال برنامه ساعتي اجراها دقيقتر از سالهاي قبل بود و شركت كنندگان اتلاف وقتي نداشتند.
-------------
در پايان عرايضم به همه برگزاركنندگان و همچنين داوران جشنواره خسته نباشيد عرض ميكنم و اميدوارم كه بهاي بيشتري به جشنواره جوان داده شود و به اين مشتاقان جوان موسيقي فقط سالي يكبار توجه نشود و در ما بين زمان جشنواره ها هم فعاليتهايي براي موسيقي جوانان صورت گيرد.
و به همه عزيزان جواني كه فعاليت موسيقي دارند درخواست دارم كه در اين جشنواره شركت كنند تا اين جشنواره رونق بيشتري بگيرد و همچنين خودشان هم تجربه هاي بيشتري كسب كنند و خواهان بهتر شدن جشنواره از مسئولين باشند.
با تشكر .
احسان فرامرزي پور
منبع سايت ايران فلامنكو
1381/7/30
انچه در زير ميخوانيد گزارش و نقدي است پيرامون چهارمين جشنواره موسيقي جوان كه توسط احسان فرامرزي پور يكي از دو نفر اول جشنواره امسال نوشته شده است
به نام خدا
گزارشي از مراسم اختتاميه جشنواره موسيقي جوان
طي تماس تلفني كه با برگزيدگان جشنواره در روزهاي قبل از اختتاميه برقرار شده بود مقرر شد تا اين برگزيدگان در روز جمعه 26 مهر ماه(روز اختتاميه) ساعت 2 بعد از ظهر در مركز موسيقي واقع در خيابان مرجان حضور پيدا كنند.
در روز جمعه جمعيت زيادي از شركت كنندگان به همراه خانواده خود يا تعدادي همراه در محل حاضر شدند و بعد از ايستادن حدود دو ساعت سر پا در خيابان مرجان تعدادي كارت ورودي براي ورود همراهان به سالن رودكي و مراسم اختتاميه به نفرات برگزيده داده شد اخر هم معلوم نشد اين كارتها به چه دردي خورد چون در ا خر هر كسي پشت در بود را به سالن راه دادند.
حدود ساعت چهار ورود به سالن ميسر شد بعد اعلام كردند كساني كه مقام اول كسب كرده اند به پشت سن سالن رودكي بروند تا طبق برنامه اي كه روي برد بود به اجرا بپردازند و همچنين جوائز خود را دريافت كنند.
بالاخره تمام نفرات برگزيده به پشت سن رفتند در سالني كوچكي كه به علت تجمع زياد نفرات و تهويه نا مناسب ديگر هوايي براي تنفس نداشت همچنين جايي براي نشستن البته به جز روي زمين و پله ها و هر كسي مشغول به نواختن ساز خودش بود به طوريكه خودش هم نمي شنيد كه چه چيزي مينوازد و همه فقط باعث سر درد همديگر ميشدند البته حق داشتند چون نمتوانستند چند ساعت بيكار بشينند.
طبق معمول جشنواره ابتدا سازهاي سنتي به اجرا مي پرداختند وبعد هم سازهاي كلاسيك.بالاخره حدود ساعت هشت نوبت به اجراي نفرات اول گيتار كلاسيك و فلامنكو رسيد نكته جالب اينكه در برنامه نام دو نفر از نفرات اول گيتار كلاسيك نوشته شده بود و از دو نفري كه در قسمت فلامنكو اول شده بودند فقط اسم يك نفر براي اجرا نوشته شده بود ونفر ديگر را فقط از ساعت دو با سازش معطل كردند تا ساعت هشت جايزه اش را اهدا كنند.
جايزه نفرات اول شامل يك سكه بهار ازادي بود و يك لوح تشويق كه آقايان رئيس مركز موسيقي و همچنين معاون امور هنري وزارت ارشاد زحمت امضا كردن اين لوحها را در جاهايي كه در لوح نامشان درج شده بود به خود نداده بودند.
سكه هايي هم كه به نفرات اول داده ميشد با يك تكه چسب نواري شل و ول روي لوحها چسبيده شده بود.
بالاخره حدود ساعت هشت و ربع مراسم به پايان رسيد.
بعد از اين گزارش اين حقير به عنوان فردي كه چهار سال متوالي در جشنواره موسيقي جوان شركت كرده از ديدگاه خودم نظراتي و پيشنهاداتي را فقط براي هر چه بهتر شدن جشنواره بيان ميكنم كه اميدوارم براي مسئولين جشنواره اگر بشنوند قابل استفاذه باشد.
**مگر نه اينكه هدف از برگزاري جشنواره موسيقي جوان پيشرفت دادن و پر و بال دادن و انگيزه دادن و حمايت كردن از مشتاقان و هنرمندان جوان كشور است
مگر نه اينكه اين نوجوانان و جوانان كه اكثرا به صورت خودكفا و با زحمت فراوان و بدون حمايتهاي لازم و امكانات كافي و راهنماييهاي به موقع پله هاي اول موسيقي را پشت سر گذاشته اند و آينده سازان موسيقي مرز و بومي هستند كه از دير باز با موسيقي عجين بوده پس چرا به اين جشنواره به عنوان يك هدف متعالي و وسيله و راهي براي پيشرفت موسيقي كشور توجه لازم نميشود و هر سال ظرف يكي دو هفته مسابقات و مراسمي برگزار ميشود آن هم نه آنطور كه حداقل مقداري از نظر كيفي و برنامه ريزي قابل قبول باشد و بعد از آن پرونده موسيقي جوانان تا سال بعد بسته ميشود و در حال خاك خوردن به حال فراموشي سپرده ميشود؟
آيا با اينچنين روشي ميتوان انتظار پيشرفت داشت؟
البته باز هم جاي اميدواري است كه اين جشنواره چهار سال است كه برگزار ميشود و حركتهايي آغاز شده و انصافا هم بايد از كساني با نيت خير اين جشنواره را در اين چند سال برگزار كرده اند تشكر و قدرداني كرد كه قدمهايي برداشته شده است.
**در مورد داوري بخش گيتار جشنواره
در ابتدا از استاد عزيز آقاي دكتر سيمون ايوازيان كه در اين چهار سال داور بخش گيتار بودند تشكر و قدر داني ميكنم و خدمت ايشان خسته نباشيد عرض ميكنم كه ايشان همواره براي حمايت از جوانان و موسيقي كشورمان زحمات فراواني كشيده اند و اجازه ميخواهم در مورد داوري گيتار نظري را عرض كنم.
امسال و سالهاي گذشته از هيات داوراني كه بخش گيتار را قضاوت ميكردند فقط از يك نفر داور كه رشته تخصصي ايشان گيتار است(دكتر ايوازيان) استفاده شده است و بقيه كساني كه در هيات داوري بودند درست است كه از اساتيد و موسيقي دانان بوده اند ولي كمتر در گيتار سر رشته داشته اند و با چنين حالتي طبيعي است كه بيشتر يك نفري كه در مورد گيتار سر رشته دارد در مورد اجرا ها نظر و امتياز بدهد و ديگران هم اگر نظري بدهند بيشتر ميتواند در مورد كليت موسيقي اجرا شده باشد و نه نكات ريز و تخصصي گيتار.به همين دليل پيشنهاد دارم كه در هيات داوران از اساتيد بيشتري كه در گيتار تخصص دارند استفاده شود چون بديهي است كه هميشه اعلام نظر چند نفر در مورد يك اجرا از اعلام نظر يك نفر به عدالت نزديكتر است.
**در مورد اطلاع رساني جشنواره
يكي از ضعيف ترين بخشهاي جشنواره همين بخش است به طوري كه خيلي از نوازندگان و موسيقي دانان كشور شايد تازه متوجه شده باشند كه جشنواره اي هم برگزار ميشود و خيلي ها هم به اين علت كه زمان جشنواره مرتب تغيير ميكند خبر دار نميشوندكه در چه تاريخي برگزار ميشود و اكثر كساني كه در جشنواره شركت ميكنند خودشان پيگير اين هستند كه تارخ برگزاري كي است.
اصلا تبليغاتي براي حمايت از اين جشنواره نميشود و نتيجه آن هم اين ميشود كه تعداد شركت كنندگان تا به حال خيلي كم بوده و همچنين اكثر كساني كه بخش مسابقات را تماشا ميكنند خانواده ها و دوستان و اشنايان شركت كنندگان هستند كه اغلب هم تعداد زيادي نيستند.
**در مورد بخش مسابقه گيتار
متاسفانه امسال تعداد شركت كنندگان از سالهاي قبل كمتر بود و همچنين به جز چند اجرا مابقي انها از سطح كيفي بالايي برخوردار نبود.
امسال برنامه ساعتي اجراها دقيقتر از سالهاي قبل بود و شركت كنندگان اتلاف وقتي نداشتند.
-------------
در پايان عرايضم به همه برگزاركنندگان و همچنين داوران جشنواره خسته نباشيد عرض ميكنم و اميدوارم كه بهاي بيشتري به جشنواره جوان داده شود و به اين مشتاقان جوان موسيقي فقط سالي يكبار توجه نشود و در ما بين زمان جشنواره ها هم فعاليتهايي براي موسيقي جوانان صورت گيرد.
و به همه عزيزان جواني كه فعاليت موسيقي دارند درخواست دارم كه در اين جشنواره شركت كنند تا اين جشنواره رونق بيشتري بگيرد و همچنين خودشان هم تجربه هاي بيشتري كسب كنند و خواهان بهتر شدن جشنواره از مسئولين باشند.
با تشكر .
احسان فرامرزي پور
منبع سايت ايران فلامنكو
1381/7/30
Sunday, October 20, 2002
كنسرت موسيقي سنتي به مناسبت ايام شعبانيه و ولادت حضرت قائم (عج) در فرهنگسراي دانشجو برگزار ميشود.
به گزارش خبرنگار هنري ايسنا، كنسرت موسيقي سنتي ”مهرگان” به سرپرستي فرهاد ريجاني و خوانندگي غلامرضا پيروي از روز بيست و نهم مهر لغايت اول آبان ماه امسال هر شب در فرهنگسراي مذكور برگزار ميشود.
بنابراين گزارش، در كنسرت گروه مهرگان نوازندگان با سازهاي دف، تنبك، تار، سهتار و سنتور قطعاتي از موسيقي شرقي و سنتي را اجرا ميكنند.
به گزارش ايسنا، اين كنسرت از ساعت 19 تا 21 در سالن آمفيتئاتر فرهنگسراي دانشجو اجرا ميشود و شركت براي عموم آزاد است.
به گزارش خبرنگار هنري ايسنا، كنسرت موسيقي سنتي ”مهرگان” به سرپرستي فرهاد ريجاني و خوانندگي غلامرضا پيروي از روز بيست و نهم مهر لغايت اول آبان ماه امسال هر شب در فرهنگسراي مذكور برگزار ميشود.
بنابراين گزارش، در كنسرت گروه مهرگان نوازندگان با سازهاي دف، تنبك، تار، سهتار و سنتور قطعاتي از موسيقي شرقي و سنتي را اجرا ميكنند.
به گزارش ايسنا، اين كنسرت از ساعت 19 تا 21 در سالن آمفيتئاتر فرهنگسراي دانشجو اجرا ميشود و شركت براي عموم آزاد است.
Saturday, October 19, 2002
آموزش سه تار
مدرس ايرج طائفي با بيش از 15 سال سابقه تدريس
روش كار بر اساس كتابهاي هنرستان موسيقي و در ادامه آموزش رديف
هنرجويان علاقمند جهت هر گونه سوال و يا تعيين وقت با تلفن كرج 4418436 - 0261 و يا پست الكترونيك zartosh22@hotmail.com تماس حاصل فرمايند
مدرس ايرج طائفي با بيش از 15 سال سابقه تدريس
روش كار بر اساس كتابهاي هنرستان موسيقي و در ادامه آموزش رديف
هنرجويان علاقمند جهت هر گونه سوال و يا تعيين وقت با تلفن كرج 4418436 - 0261 و يا پست الكترونيك zartosh22@hotmail.com تماس حاصل فرمايند
Tuesday, October 15, 2002
اجراي دو كنسرت در سالن ميلاد نمايشگاه بين المللي تهران
كنسرت عليرضا عصار
30 مهر تا 6 آبان
كنسرت خشايار اعتمادي
25 و 26 مهر ماه
كنسرت عليرضا عصار
30 مهر تا 6 آبان
كنسرت خشايار اعتمادي
25 و 26 مهر ماه
بازار موسيقي
بازار موسيقي در طي هفته هاي جاري همچنان از ركود مبرمي رنج ميبرد و با شروع مهرماه و بازگشايي مدارس از رونق نسبي كه در اواخر شهريور ماه داشته بود فاصله گرفته است بر اساس گزارشهاي رسيده از نوار فروشي هاي سطح شهر تهران و شهرستانها فروش آلبومهاي موسيقي افت زيادي داشته است همچنين آلبومهاي قابل توجه اي كه بازار را تحت تاثير خود قرار بدهد ارائه نشده ولي بنظر مي رسد با كاهش تب و تاب اوايل مهر ماه و شروع ايام شعبانيه همچنين ارايه چند كنسرت در سطح شهر ، بازار موسيقي از اين حالت خارج گردد هر چند مدت زيادي است كه تيراژ فروش آلبومها كاهش شديدي داشته و علاقمندان به موسيقي منتظر ارائه آثار قابلي هستند كه همچنان در كشو شركتها و موسسات فرهنگي هنري باقي مانده و انتشار آنها امروز و فردا ميشود
پر فروشهاي پاپ
1 – نون و دلقك با صداي محمد اصفهاني
2 – سيم آخر با صداي شهريار
3 – طعنه باصداي خشايار اعتمادي
4 – ايليا با صداي ايليا منفرد
موسيقي سنتي
1 - ليلي و مجنون با صداي شهرام ناظري
2 - تصنيف هاي بديع زاده
3 - بي تو بسر نمي شودبا صداي محمد رضا شجريان
بازار موسيقي در طي هفته هاي جاري همچنان از ركود مبرمي رنج ميبرد و با شروع مهرماه و بازگشايي مدارس از رونق نسبي كه در اواخر شهريور ماه داشته بود فاصله گرفته است بر اساس گزارشهاي رسيده از نوار فروشي هاي سطح شهر تهران و شهرستانها فروش آلبومهاي موسيقي افت زيادي داشته است همچنين آلبومهاي قابل توجه اي كه بازار را تحت تاثير خود قرار بدهد ارائه نشده ولي بنظر مي رسد با كاهش تب و تاب اوايل مهر ماه و شروع ايام شعبانيه همچنين ارايه چند كنسرت در سطح شهر ، بازار موسيقي از اين حالت خارج گردد هر چند مدت زيادي است كه تيراژ فروش آلبومها كاهش شديدي داشته و علاقمندان به موسيقي منتظر ارائه آثار قابلي هستند كه همچنان در كشو شركتها و موسسات فرهنگي هنري باقي مانده و انتشار آنها امروز و فردا ميشود
پر فروشهاي پاپ
1 – نون و دلقك با صداي محمد اصفهاني
2 – سيم آخر با صداي شهريار
3 – طعنه باصداي خشايار اعتمادي
4 – ايليا با صداي ايليا منفرد
موسيقي سنتي
1 - ليلي و مجنون با صداي شهرام ناظري
2 - تصنيف هاي بديع زاده
3 - بي تو بسر نمي شودبا صداي محمد رضا شجريان
گفتگويي كوتاه با داود ناقور خواننده ، بازيگر و آهنگساز
آقاي ناقور مدتيه كه از شما هيچ خبري نيست تقريبا ميشه گفت بعد از بازي در فيلم پر پرواز كار خاصي را ارائه نكرديد لطفا بگوييد در حال حاضر مشغول چه كاري هستيد
با سلام به همه مردم خوب و عزيزم بايد بگم در حال حاضر براي فيلم جديدم مشغول آهنگسازي هستم و همينطور در كنار فعاليت موسيقي مشاور و كارشناس مالي مي باشم
موسيقي را از كي شروع كرديد و چگونه ادامه داديد
من موسيقي را از سال 67 شروع كردم و با نواختن ساز سنتور و گيتار آن را ادامه دادم
در مورد تجربه بازيگري در فيلم توضيح بدهيد و اگر خاطره اي داريد بگوييد
بازي در فيلم پر پرواز اولين تجربه بازيگري من بود كه از اون درسهاي زيادي گرفتم و خوشبختانه مورد توجه بسياري از مردم قرار گرفت از خاطراتي كه توي اين فيلم داشتم صحنه تف كردن در قهوه بود كه اولين بازي سينمايي من بود و به علت اشتباه مسئولين صحنه فنجان مورد نظر توسط يكي از آقايان در پشت صحنه سر كشيده شد
در مورد آلبومهاي جديدي كه منتشر ميشود چه نظري داريد و چه پيشنهادي براي بهتر شدن آنها ميكنيد
به همه دوستان توصيه ميكنم در تهيه و ارائه آلبومها دقت زيادي را بخرج بدهند و از موضوعات و سوژه هاي جديد استفاده كنند و سعي كنند در كارها خلاقيت و نوآوري داشته باشند همينطور به تبليغات توجه كنند كه هم اكنون در حد صفر است و ميتواند مهمترين اثر را در معرفي كارها داشته باشد
آقاي ناقور شما در ساخت آهنگها و انتخاب اشعار وسواس خاصي داريد بفرماييد معمولا از چه سوژه هايي استفاده ميكنيد و از چه منابعي كمك ميگيريد
معمولا از سوژه هاي احساسي و اجتماعي استفاده ميكنم و در مورد اشعار و آهنگها خيلي فكر ميكنم و از نظرات مختلف مردم به عنوان مهمترين منبع در ساخت كارها كمك ميگيرم
از آلبوم جديدتان چه خبر و چرا تا كنون اراده نشده است
آلبوم جديدم عشق بي عشق نام دارد و مدت 14 ماه است كه آماده شده و در انتظار دريافت مجوز مي باشد
فكر ميكنيد استقبال از اين آلبوم چگونه باشد
به نظر من اگر آلبومهاي موسيقي بخصوص موسيقي پاپ به موقع وارد بازار گردند از استقبال خوبي برخوردار ميشوند در مورد اين آلبوم هم همينطور اگر بموقع مي آمد فكر ميكنم مي توانست انتظارات علاقمندان را برآورده سازد
اگر صحبت خاصي داريد بفرماييد
به كليه دوستان و علاقمندان توصيه ميكنم در ارئه كارها عجله نكنند و در همه امور خونسرد باشند
با تشكر از شما كه در اين مصاحبه شركت كرديد
آقاي ناقور مدتيه كه از شما هيچ خبري نيست تقريبا ميشه گفت بعد از بازي در فيلم پر پرواز كار خاصي را ارائه نكرديد لطفا بگوييد در حال حاضر مشغول چه كاري هستيد
با سلام به همه مردم خوب و عزيزم بايد بگم در حال حاضر براي فيلم جديدم مشغول آهنگسازي هستم و همينطور در كنار فعاليت موسيقي مشاور و كارشناس مالي مي باشم
موسيقي را از كي شروع كرديد و چگونه ادامه داديد
من موسيقي را از سال 67 شروع كردم و با نواختن ساز سنتور و گيتار آن را ادامه دادم
در مورد تجربه بازيگري در فيلم توضيح بدهيد و اگر خاطره اي داريد بگوييد
بازي در فيلم پر پرواز اولين تجربه بازيگري من بود كه از اون درسهاي زيادي گرفتم و خوشبختانه مورد توجه بسياري از مردم قرار گرفت از خاطراتي كه توي اين فيلم داشتم صحنه تف كردن در قهوه بود كه اولين بازي سينمايي من بود و به علت اشتباه مسئولين صحنه فنجان مورد نظر توسط يكي از آقايان در پشت صحنه سر كشيده شد
در مورد آلبومهاي جديدي كه منتشر ميشود چه نظري داريد و چه پيشنهادي براي بهتر شدن آنها ميكنيد
به همه دوستان توصيه ميكنم در تهيه و ارائه آلبومها دقت زيادي را بخرج بدهند و از موضوعات و سوژه هاي جديد استفاده كنند و سعي كنند در كارها خلاقيت و نوآوري داشته باشند همينطور به تبليغات توجه كنند كه هم اكنون در حد صفر است و ميتواند مهمترين اثر را در معرفي كارها داشته باشد
آقاي ناقور شما در ساخت آهنگها و انتخاب اشعار وسواس خاصي داريد بفرماييد معمولا از چه سوژه هايي استفاده ميكنيد و از چه منابعي كمك ميگيريد
معمولا از سوژه هاي احساسي و اجتماعي استفاده ميكنم و در مورد اشعار و آهنگها خيلي فكر ميكنم و از نظرات مختلف مردم به عنوان مهمترين منبع در ساخت كارها كمك ميگيرم
از آلبوم جديدتان چه خبر و چرا تا كنون اراده نشده است
آلبوم جديدم عشق بي عشق نام دارد و مدت 14 ماه است كه آماده شده و در انتظار دريافت مجوز مي باشد
فكر ميكنيد استقبال از اين آلبوم چگونه باشد
به نظر من اگر آلبومهاي موسيقي بخصوص موسيقي پاپ به موقع وارد بازار گردند از استقبال خوبي برخوردار ميشوند در مورد اين آلبوم هم همينطور اگر بموقع مي آمد فكر ميكنم مي توانست انتظارات علاقمندان را برآورده سازد
اگر صحبت خاصي داريد بفرماييد
به كليه دوستان و علاقمندان توصيه ميكنم در ارئه كارها عجله نكنند و در همه امور خونسرد باشند
با تشكر از شما كه در اين مصاحبه شركت كرديد
تيم اصلي هنرمندان كه عمدتا از فعالان عرصه موسيقي تشكيل شده و مدت زيادي است كه تمرين نموده و در شهرهاي مختلف بازيهاي زيادي را جهت امور خيريه انجام داده اند اخيرا با ثيم ديگر هنرمندان كه بيشتر از بازيگران سريالهاي تلويزيوني و سينمايي تشكيل شده است و بازي مقابل پرسپوليس را برگزار كرده اند ادغام شده اند و الان تمرينات خود را پي ميگيرند تا در مقابل تيم آبي پوش استقلال به ميدان بيايند به گفته يكي از بازيكنان وضعيت بدني هنرمندان موسيقي بهتر از بازيگران بوده و نحوه بازي بهتري را دارند ولي از نظر برنامه ريزي و پشتيباني وضعيت بازيگران بهتر مي باشد خبرنامه ايران موزيك براي كليه هنرمندان آرزوي توفيق و سربلندي داشته و اميدوار است تلفيق هنر و ورزش بتواند باعث پيشرفت و گسترش هر دو اين امور گردد
مسابقه مهر ماه
نتهاي تنال و مدال چه نتهايي هستند ؟
جوايز 2 عدد سي دي به 3 نفر كه پاسخ صحيح داده باشند
طراح سئوال استاد احمدوند مدرس پيانو ، تئوري سلفژ و مباني موسيقي
ارسال جواب
نتهاي تنال و مدال چه نتهايي هستند ؟
جوايز 2 عدد سي دي به 3 نفر كه پاسخ صحيح داده باشند
طراح سئوال استاد احمدوند مدرس پيانو ، تئوري سلفژ و مباني موسيقي
ارسال جواب