فعاليتهاي موزيكي ميتواند در تقويت مهارتهاي خودياري كودكان مورد استفاده قرار گيرد
“تاثير موسيقي بر كودكان“ عنوان پاياننامهي محمدعلي طبقي است كه در سال تحصيلي 78-1377 براي اخذ درجه كارشناسي موسيقي از دانشكده هنرهاي زيبا دانشگاه تهران با راهنمايي امينالسادات شهيدي آن را انجام داده است.
به گزارش خبرنگار هنري ايسنا، دربخش ابتدايي اين رساله آمده است: موسيقي از نخستين ابزارهاي سازگاري بشر به حساب ميآيد. اولين شفاها با ريتم طبلها، زنگها و رقصها توام بوده و اولين تمناها و نيايشها، با تكرار موزون اوراد هماهنگ ميشده است. مصريان و عبريان در آئينهاي مذهبي خود از موسيقي در درمان بيماران استفاده ميكردند و چينيها و هندوها از آن در اعتدال روحي و جسمي و تعالي عواطف و لطافت صفات بهره ميگرفتند. روميان از موسيقي در درمان و پيشگيري بيماريها و ايرانيان از مقامهاي موسيقي با توجه به شرايط سماوي و تاثيرات روحي، استفاده ميكردند. امروز سخن از تاثير موسيقي و فوايد آن در مراحل مختلف رشد و زندگي، از دوره جنيني تا سالمندي است و سخن از تاثير ارتعاشات موزون در رشد گياهان و جانوران.
موسيقي همواره در زندگي بشر نقش آرامبخش، سبك ساز، نشاط و سرزندگي، بيقراري و شيدايي داشته وبايد توجه داشت كه وسعت موسيقي به قدري است كه هر احساسي را ميتوان تحريك يا خلق كرد.
موسيقي مانند هر علم و تكنيكي در ارتباط با انسان، داراي حدود و تعادل مناسب رواني و رفتاري است. كاربرد مناسب هر دانشي، موجب پيشرفت و افراط و تفريط در آن، ناهماهنگي و تاثير منفي برجاي ميگذارد. اكنون اين سوال مطرح است كه آيا موسيقي علاوه بر اثرات مثبت بر حفظ تعالي روح كودك، ناهنجاريها و بازماندگيهاي جسمي و رواني او را ميتواند بهبود بخشد كه در جواب بايد گفت: آري امروزه از روشي بنام موسيقي درماني استفاده ميشود كه روز به روز در حال گسترش بوده و نتايج معجزه آسايي را نيز به دنبال داشته است.
حركت بهداشت جهاني، توجه مردم را به اين ضرورت معطوف كرد كه فكر و بدن، تاثير متقابلي بر يكديگر دارند از هماهنگي آنها، سلامت و تندرستي به وجود ميآيد. اين مساله در فلسفه روشهاي درماني مشرق زمين به عنوان موضوعي مورد علاقه، اشاعه داشته به طوري كه درطول اين قرن، سرودهاي مخصوصي ساخته شده كه در جهت كمك به سلامتي، آرامش تمركز ذهني و تقويت خودآگاهي استفاده ميشده است كه در مورد كودكان، نتايج بسيار جالبي به جاي گذاشته و مورد استفاده مراكز تربيتي قرار گرفته است.
در بخش ديگري از اين پاياننامه با طرح اين سوال كه آيا به راستي جنبه تفنني برايش مهم است، آمده است: ”گاستن” يكي از پايهگذاران اوليه موسيقي درمان كودكان، به اين واقعيت تاكيد ميكند كه موسيقي در حقيت يك رفتار انساني است.
البته نه فقط براي اينكه انسان آنرا خلق ميكند، بلكه به اين دليل كه بستگي و ارتباط خود را با آن ميآفريند. موسيقي رفتار ضروري و ذاتي انسان به خصوص كودكان است. تحقيقات همچنين نشان داده است كه فعاليتهاي مختلف ريتميك موسيقي و درجات مختلف ضربان اصوات، تاثيرهاي مختلفي روي واكنشهاي رواني. ضربات قلب، فشار خون، تنفس، واكنشهاي پوست، واكنشهاي حركتي، ماهيچهاي و امواج مغزي دارد. همچنين انواع موسيقي، تاثير متنوعي بر واكنشهاي خلقي و عاطفي كودك باقي ميگذارد. موسيقي در جايي كه كلمات به تنهايي ناتوان هستند، ميتواند نقش موثري در ايجاد ارتباط برقرار كند.
محمدعلي طبقي در بخش بعدي رساله خود آورده است: موسيقي به عنوان وسيله ارتباط كلامي و غير كلامي، ميتواند عامل ابراز عواطف، نگرشها و احساسات باشد. فعاليتهاي موزيكي، قابليت انطباقپذيري دارند وموفقيت در سطوح مختلف را ممكن ميسازد. كسب موفقيت و شايستگي در فعاليتهاي موسيقي ميتواند احساس ارزشي كودك را تقويت كند.
كودكان براي اينكه بتوانند فعالانه در جامعه عمل كنند بايد به طور موفق و مناسب با اطراف خود ارتباط برقرار كنند فعاليتهاي موزيكي، غالبا به صورت فعاليت گروهي پيش ميآيد كه در برگيرنده دو نفر يا بيشتر است.
كودكان در اين مورد بدون احساس ناامني، ياد ميگيرند كه چگونه با يكديگر ارتباط برقرار كنند. زيرا موسيقي، فعاليتي مثبت و لذتبخش است و به خاطر ترغيبهاي ذاتي و نيروهاي ارتباطي آن، غالبا ميتواند انگيزشهايي را فراهم كند كه باعث پيوستن به گروه و ارتباط با ديگران شود.
در قسمت ديگر پاياننامه آمده است فعاليتهاي موزيكي ميتواند در تقويت مهارتهاي خودياري كودكان مورد استفاده قرار گيرد. به عنوان مثال با آوازهاي مخصوص، ميتوان مراحل متوالي مورد نياز در مهارتهاي خودياري، مانند شستن دستها را آموزش داد.
از طريق فعاليتها موزيكي كه توام با اشكال، حروف يا خطوط موزيكال رنگي و شركت در بازيها و رقصهاي فضايي موزيكال يا يادگيري آوازهايي كه مفاهيم در درون اشعارشان توضيح داده شده هستند. ميتوان مفاهيم عقيلي مانند حروف، رنگها، اعداد، جهتهاي مكاني فضا و زمان را ياد داد و تقويت كرد.
همچنين موسيقي ميتواند وسيلهاي در جهت تقويت يادگيري عاطفي باشد و به عنوان وسيله مناسب ”بيان عاطفي” خدمت كند.
در بخشي با عنوان ”كودكاني كه ناتواني يادگيري دارند” آمده است: ناتواني در يادگيري، يك كمبود وبيماري نيست، بلكه نوعي رفتار است و ميتواند كنترل شود. براي افرادي كه ناتواني در يادگيري دارند اغلب اداره رفتار به عنان اولين مرحله كار با موسيقي تلقي ميشود. كنترل رفتار براي توسعه مهارتها و يادگيري، امري ضروري است. خصوصيات جالب توجه و جاذبه قوي موسيقي، همراه با نظم و ساختار و توان آن در انجام عمل، ميتواند به عنوان تقويت كنندهاي قومي، جلسات موسيقي را وسيلهاي ايدهآل براي تسهيل رفتار و كنترل تحريكات آني اين گروه قرار دهد.
آوازها و فعاليتهاي موزيكي همچنين ميتواند به اين گونه كودكان كمك كند تا قدرت زبان خواندن و ساير مهارتهاي تحصيلي خود را بالا برند. آوازها و فعاليتهاي موزون و آهنگين، همچنين ميتواند در رواني تكلم و غنيتر كردن خزانه لغات، موثر باشد. به علاوه، عبارات آهنگين و ريتميك موزيكال، در به ياد آوردن اطلاعات تحصيلي مانند جدول ضرب به آنها كمك شاياني خواهد كرد.
طي آزمايشهاي گوناگون، موسيقي همچنين براي مداواي كودكاني كه معلوليتهاي ارتوپدي و كساني كه مشكلات جسمي حاد و مزمن دارند و كساني كه مشكلات عاطفي شديد و يا استرس دارند، موثر واقع شده است.
اين پاياننامه همچنين تكنيكهاي برگزيده درمان كودك به وسيله موسيقي و نيز روشهايي براي جذب علاقه كودكان ارائه كرده است.
رساله مذكور در بخش پاياني خود تمرينها و بازيهاي موزيكال براي پرورش درك موسيقي كودكان ارائه داده است.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home