شور ممنوع رقصيدن
گزارشی از کلاسهای غيررسمی رقص در تهراندیوارهای سالن رقص را آیینه ها پوشانده اند. جذب حرکات نرم اندام زنی می شوید که دارد به حدود بیست رقص آموز زن، باله آموزش می دهد. اما مجبورید هر چه زودتر این سالن را که یکی از معروف ترین سالن های آموزش رقص به زنان در تهران است، ترک کنید؛ مدیریت سالن های رقص از سوال های هیچ خبرنگاری استقبال نمی کند.
آموزش رقص در ایران به رغم تعداد فراوان کلاس های رقص و اشتیاق روزافزون برای یادگیری آن، امری ممنوع است که پنهانی انجام می شود.
کار خلافی انجام نمی دهيم«هیچ کس مجوز کلاس رقص ندارد. هر کسی می گوید دارد، دروغ می گوید.» این حرف سمیرا، زن جوانی است که 6 سال است در باشگاهی ورزشی در غرب تهران آموزش رقص می دهد.
او که بارها شاهد تعطیل شدن باشگاه هايی در همين منطقه تهران بوده که برنامه آموزش رقص نیز داشته اند، می گوید:« فکر می کنم باشگاه ما "پارتی" دارد که تا حالا مشکلی نداشته ایم.»
اما مدیر باشگاه ورزشی ای در حوالی خیابان ولی عصر تهران با این نظر موافق نیست. او که از مدیران ارشد یکی از فدراسیون های ورزشی نیز هست، خونسرد می گوید:« من خودم از مسئولان اداره اماکن سوال کردم. گفتند ما می دانیم که چه باشگاه هایی کلاس رقص دارند ولی تا وقتی کسی شکایتی نکرده باشد کاری به کارشان نداریم .»
سیاست اداره اماکن درباره برخورد با کلاس های رقص عمومی و خصوصی که ظاهراً سیاستی سلیقه ای است، اگرچه می تواند خيال برخی افراد را آسوده کند، برای عده ای دیگر اینطور نیست.
فرشته که کلاس رقص خصوصی ای را اداره می کند پشت گوشی تلفن هول می شود و سعی می کند برگزاری کلاس های رقص خود را انکار کند.
سمیرا نیز می گوید:« کار خلافی انجام نمی دهیم. اما همیشه یک ترسی داریم که انگار خلافکاریم. در صورتی که هیچ مردی هم حق ندارد داخل کلاس رقص بیاید و همه شئونات را خودمان رعایت می کنیم. اگر هم موضوع، استفاده از موسیقی است که در کلاس های ایروبیک هم از آن استفاده می کنند. حتی ما حاضریم از آهنگ های بدون کلام هم استفاده کنیم فقط هر لحظه فکر نکنیم که الآن می آیند و ما را می گیرند.»
ایروبیک و سه نقطه...
پنهان کاری در برگزاری کلاس های رقص امکان تبلیغات را از این آموزشگاه ها سلب می کند. مدیر باشگاهی ورزشی که کلاس رقص هم دارد، در تبلیغاتش بدون نام بردن از رقص، صرفا به کلاس های ورزشی خود اشاره کرده است. او علت این کار را در یک جمله ساده خلاصه می کند:« به خاطر محدودیت ها نمی توانیم بنویسیم رقص یاد می دهیم.»
فائقه دختر جوانی است که از دو سال پیش به کلاس رقص می رود. او در این دو سال کلاس های رقص متفاوتی را تجربه کرده است. به نظر فائقه کسی که دنبال رقص باشد خودش می تواند از نوع تبلیغات متوجه شود که در کدام باشگاه رقص هم آموزش می دهند. او مثال می زند:« مثلا در تبلیغ می نویسند ایروبیک و سه نقطه. بعد در کنار این سه نقطه یک طرح کوچکی می زنند از فردی در حال برک زدن. خب اگر شما پی کلاس رقص باشید، سریع این نشانه را می گیرید.»
در این فضا که از روی اجبار رقص در سایه ورزش های مختلف پنهان می شود، کلاسها اغلب با تبليغات شفاهی و دهان به دهان معرفی می شوند. سمیرا می گوید:« چون شش سال است کلاس رقص داریم، دیگر کلاسمان جا افتاده است و همه به همدیگر معرفی اش می کنند. حتی برایمان که در غرب تهرانیم، شاگرد از تهران پارس می آید. شش سال پیش در کل 15 تا شاگرد داشتیم و حالا در یک ساعت 40 تا 50 شاگرد داریم.»
حرف به حرف تا متن
ناديا که زنی اوکراینی و فارغ التحصیل دانشگاه رقص از این کشور است، با همسر ایرانی اش در تهران زندگی می کند. ناديا در ایران، آموزش رقص می دهد.
او تاکید دارد که اولین مرحله رقص، درک کردن ریتم و آشنایی گوش با آن است. می گوید که پس از اصلاح ایستادن و فرم بدن نوبت به آموزش اصلی رقص می رسد؛ زمانی که رقص آموز «حرف به حرف» رقص را یاد می گيرد تا بتواند مثل یادگیری زبان، از این حروف کلمه، جمله و در نهایت متن بسازد.
ناديا با این مقدمه توضیح می دهد که یادگیری رقص برای گروه سنی خاصی نیست: «از بچه سه، چهار ساله تا خانم های 35 و چهل ساله می آیند که رقص یاد بگیرند. اما خانم هایی که سنشان بالاتر از چهل سال است خجالت می کشند. زنی پنجاه ساله آمد از من پرسید که من چیزی می توانم یاد بگیرم؟ و خودش بعد از دو ماه دید که واقعا می تواند. خیلی ها نمی دانند که بعد از پنجاه سالگی هم می شود حرکات سبک رقص را یاد گرفت.»
سمیرا هم با اینکه می گوید بیشتر شاگردانش را زنان بین بيست تا سی سال تشکیل می دهند اما فراموش نمی کند که شاگرد هفتاد ساله هم داشته است.
سبکی که وجود ندارد
شاید حرف ناديا درست باشد که می گوید اسم رقص باله، آنقدر رقص آموز ايرانی را به کنجکاوی می اندازد که بیشتر به یادگیری این رقص تمایل نشان می دهد. اما نمی شود نادیده گرفت که در بیشتر کلاس ها چند رقص اصلی دیگر نیز در برنامه درسی قرار دارند.
رقص عربی، اسپانیایی و ایرانی از رقص های پرطرفدار هستند. سمیرا در کلاس هایش علاوه بر این رقص ها، رقص ترکی و آذربایجانی هم تدریس می کند. می گوید رقص های دیگری هم مثل رقص قاجاری وجود دارند و البته اضافه می کند که مربیان «این ها را از خودشان در آورده اند».
سمیرا اعتقاد دارد: «به جز رقص های اصلی چیزی به عنوان سبک رقص در ایران نداریم. همه چیزهایی که می شنویم یکسری اسم است که مختص مربی ابداع کننده اش است . مثل "رقص دایره". یا رقص های دیگری که با اسامی خاص تدریس می شوند.»
چیزی مثل لباس های ورزشی
«اینقدر ملغمه عجیب و غریبی است که هر چه بپوشی درست است.» فائقه اضافه می کند: «درکل در ایران برای رقص از لباس های بدن سازی استفاده می شود. چون مثلا لباس باله در ایران نیست و هر کسی هم که دارد از خارج برایش آورده اند. برای رقص عربی هم بیشتر شالی که دور باسن می بندند اهمیت دارد که شال در ایران هست. بالا تنه هم در این رقص باید یک نیم تنه خیلی کوتاه آویز دار داشته باشد که آن را هم هیچ معلمی توصیه نمی کند ولی خیلی ها یک چنين چیزی را روی بلوز استرچ می پوشند.»
فائقه می گوید که لباس اصلی رقص اسپانیایی هم در ایران نیست ولی دوختن چیزی مشابه آن کار سختی نیست: «بیشتر به یک دامن پر چین نیاز است.»
شاید مساله اصلی بر سر کفش باشد. کفش ابتدایی باله را دو کفش دوز در تهران هستند که می دوزند. با هزینه ای کمتر از 10 هزار تومان. ولی کفش پیشرفته باله را حتما باید از خارج از ایران سفارش داد. سفارشی که برای سفارش دهنده اش بسیار گران تمام می شود. به این کفش اصطلاحاً «پوانت» می گویند که سطحی صاف و محکم در نوک خود دارد تا رقصنده بتواند روی آن بایستد.
کفش رقص اسپانیایی هم می تواند کفش پاشنه دار ساده ای باشد که دور مچ پا بسته شود. ولی حتما باید پاشنه آن بسیار محکم باشد تا بتوان آن را روی زمین کوبید؛ برای ایجاد صدایی که در رقص اسپانیایی لازم است.
می گویند برای رقص ایرانی و عربی هم صرفا به کفشی راحت و قابل انعطاف نیاز است. کفشی مثل کفش ابتدایی باله. نه کفشی بند دار یا پاشنه دار.
رقص، مساله ای زنانه
مدیر باشگاه ورزشی حوالی خیابان ولی عصر می گوید: «تا به حال برایم پیش نیامده است که با پسری برخورد کنم که بیاید بگوید ببخشید برای آقایان هم کلاس رقص دارید؟»
به نظر می رسد حتی با در نظر گرفتن شمار مردانی که خواستار آموختن رقص هستند و سمیرا، مربی رقص، نیز می گويد تجربه برخورد با بیش از پنجاه مورد از آنها را داشته است، اما همچنان آموزش رقص در ایران مساله ای مختص به زنان است.
فائقه اعتقاد دارد:« همانطور که طبق تابوهای سنتی برای یک مرد زشت است که گریه کند، همین تابوها هم یادگیری رقص را برای مردان زشت قلمداد می کنند. بخاطر این پیش زمینه ی فکری که زن باید رقصیدن بلد باشد نه مرد، رقص مساله ای زنانه به نظر می رسد.»
برای بالا رفتن اعتماد به نفس
زنانی از همه گروه های سنی که حاضرند برای کلاس های گروهی رقص به طور متوسط ماهیانه 15 هزار تومان و برای کلاس های خصوصی جلسه ای از 10 تا 100 هزار تومان بپردازند، از یادگیری رقص اهداف مختلفی دارند.
عده ای از آنها بر اساس اصل «یک دختر باید بلد باشد برقصد» مشتری دایم این کلاس ها هستند تا در مهمانی ها «کم نیاورند». چیزی که شاید آن را به قول ناديا که آموزش رقص را هم در ایران و هم در اوکراین تجربه کرده است بتوان اینطور بیان کرد: «دختران ایرانی برای بالا رفتن اعتماد به نفسشان رقص می آموزند.»
عده ای دیگر با تغییر جو جامعه در چند سال اخیر توسط خانواده هایشان به علل مختلف برای آموختن رقص فرستاده می شوند. سمیرا می گوید که خیلی از شاگردانش را شوهرانشان مجبور به یادگیری رقص می کنند در صورتی که شاید تا چند سال پیش زنان و دخترانی بودند که بدون اطلاع خانواده هایشان به صورت پنهانی رقص می آموختند.
گروهی هم برای لاغری و تناسب اندام به این کلاس ها مراجعه می کنند.
در این میان شاگردانی نیز هستند که عاشقانه رقص را دوست دارند. آنها به عنوان یک هنر این رشته را پیگیری می کنند تا در آن به سطح مورد نظرشان از تبحر برسند. فائقه می گوید: «شور حرکات همراه با زیبایی رقص، وادارم می کند که رقص یاد بگیرم.»
منبع : مجله اینترنتی زیگ زاگ
0 Comments:
Post a Comment
<< Home