Tuesday, November 28, 2006

خوشا از عاشقی مردن



مهتاب سرابی
دوشنبه 06 آذر 1385

افسوس كه دیر آمدیاگر زود آمده بودیخوابمان یكی بود
چند سال پیش پیام‌گیر تلفن خانه بابك بیات با این جملات كه صدای او را با خود داشتند، مخاطب را دعوت به گذاشتن پیام می‌كرد. پیش خود می‌گفتیم حتما مخاطب او در این جملات پسرش مانی بود كه در ۱۰ سالگی مرد و پدر را با غم خود برای همیشه تنها گذاشت. غمی كه در آثار بابك بیات بود، در چهره او و صدایش.اما بعدها گوشی تلفن خانه او زنگ می‌خورد و كسی جواب نمی‌داد. هیچ كس نبود حتی پیام‌گیری كه صدای او را ضبط كرده باشد.
بیات بیشتر سال را با همسر و سه فرزندش «غزل»، «بامداد» و «باربد» در خارج از كشور سپری می‌كرد و وقتی كه ایران بود از استودیو بیرون نمی‌آمد. موسیقی فیلم‌ ضبط می‌كرد و آثار خودش را. در بیشتر برنامه‌هایی كه برای موسیقی در تهران ترتیب داده می‌شد، غایب بود و خودش می‌خواست كه در حاشیه باشد و كاری به كارش نداشته باشند. او هم كاری به كار كسی نداشت و هرچندی در رسانه‌ها مصاحبه‌ای از او می‌‌خواندیم كه همه یادآوری گذشته بود و آثاری كه ساخته بود و دوستشان داشت: ایرج جنتى عطایى که از دوران کودکى تا قبل از انقلاب با او بود و با هم غریبه، جنگل، بن بست، خونه، فریاد زیر آب، على کنکورى، تپش، خاتون، سایه، خورجین (بانوى شرقى)، فصل بد خاکسترى (روح بزرگوار)، سقف، هیچ کسى مثل تو نبود، طلایه دار (اى بزرگ موندنى) و بسیارى ترانه هاى دیگر را ساختند.

زندگی او در خانواده‌اش، دوستانش و آثارش خلاصه می‌شد و همین‌ها برای زندگی هر كسی بس است. برای ۶۰ سال زندگی بیات هم كه روز یكشنبه در بیمارستان ایرانمهر تهران پایان یافت بس بود اگرچه شادیهایش كوچك بودند و ناپایدار. اما او از یادآوری دوستانش احمد شاملو، نصرت رحمانی و ایرج جنتی عطایی خوشحال می‌شد. در سالن سینما و با شنیدن موسیقی‌ای كه برای فیلم ساخته بود به وجد می‌آمد و شادی‌اش را با خانواده تقسیم می‌كرد.
بابک بیات موسیقى فیلم را با فیلم غریبه که با همراهى واروژان ساخته شد، شروع کرد. بعد از فیلم غریبه، خوشید در مرداب، شب آفتابى (با ترانه عروسک قصه من)، برهنه تا ظهر با سرعت، فریاد زیر آب، سریال چنگک و بسیارى موسیقى فیلم هاى دیگر را ساخت. فریاد زیر آب پابه‌پای خالقش عمر كرد و تا به امروز ماند، حتی بعد از مرگ خالقش.
بعد از پیروزى انقلاب بابک بیات فعالیت موسیقى را در شرکت ابتکار، همراه با دوستش ابراهیم زال‌زاده و با کاست قاصدک، زندگینامه صمد بهرنگى و به صورت ترانه‌هاى کودکانه خانم سیمین غدیرى آغاز كرد. بعد کاست خروس زرى پیرهن پرى را به همراه احمد شاملو و کاست‌هاى سکوت سرشار از ناگفته‌هاست و چیدن سپیده دم را با صداى احمد شاملو ساخت و چقدر شعرهای شاملو را دوست داشت و مدام آنها را زمزمه می‌كرد.
او سال ۱۳۶۲ موسیقى فیلم‌هاى نقطه ضعف و ریشه در خون را ساخت و در سالهاى بعد براى فیلم‌هاى شاید وقتى دیگر و مسافران ساخته‌هاى بهرام بیضایى, سریال سلطان و شبان, کشتى آنجلیکا، عروس، پرده آخر، طلسم، مرسدس، جهان پهلوان تختى، دستهاى آلوده، اتوبوس، قرمز، دو زن، شیدا و در حدود ۹۰ فیلم سینمایى موسیقى نوشت. آخرین سریالى که وى براى آن موسیقى ساخت، سریال ولایت عشق است.بابك بیات چند ماه پیش دست از كار كشید؛ زمانی كه بیماری كبد به سراغش آمد و او را از پا انداخت و بیمارستان خانه آخر او شد. اما اگر كبدی به او پیوند زده می‌شد شاید می‌ماند و مثل آثارش زندگی را ادامه می‌داد.
پیكر او چهارشنبه در قطعه هنرمندان بهشت‌زهرا به خاك سپرده می‌شود

0 Comments:

Post a Comment

<< Home