Tuesday, November 12, 2002

اسم تازهآلبوم اسم تازه منتشر شد
آلبوم اسم تازه با خوانندگي افشين فتحي و آهنگسازي وي و شهرام فرشيد منتشر شد
ترانه هاي اين آلبوم از يغما گلرويي ، حافظ ، شهرام فرشيد ، س . سايه ، و افشين فتحي بوده و در سبك پاپ اجرا شده است آهنگها لحني ملايم و آرام داشته و ياد آور مهر ، محبت و عشق و دوستي مي باشد تنظيم آهنگها از پدرام كشتكار ، پاشا يثربي ، پويا نيكپور و آندره آرزومانيان مي باشد اسم تازه بدنبال نگاهي مهربانانه و نو به زندگي است و جوياي واقعيتي كه از آن غفلت شده است ... و گاه فريادي است براي بازگشت به خود ... :
قسمتي از آهنگ اسم تازه با صداي افشين فتحي
منو مهربون نگاه كن تا نلرزه دل و دستم
اسم تازم و صدا كن تو بگو كه من كي هستم
منو مهربون نگاه كن يه نگاهي عاشقونه
يه نگاهي كه هميشه ته قلب من بمونه
منو مهربون نگاه كن ، منو مهربون نگاه كن
منو مهربون نگاه كن ، منو مهربون نگاه كن
اون كيه كه حتي تو خواب ، تو هميشه روبروشي
اون اسير جاده هاست و ، تو جواب جست و جوشي
منو مهربون نگاه كن از هميشه تا هميشه
آخه تو بارون عشقي رو تن تشنه بيشه
منو مهربون نگاه كن ، اين منم كه پا به پاتم
اين منم كه مثل سايه ، تو تب و تاب نگاتم
دل بي تابم و بسپار ، پي آواز صميمي
مثل خاطرات ديدار ، پاي اون سرو قديمي
منو مهربون نگاه كن ، منو مهربون نگاه كن
منو مهربون نگاه كن ، منو مهربون نگاه كن
( ترانه از يغما گلرويي )
آلبوم اسم تازه نوزدهمين اثر موسسه فرهنگي هنري پيغام سحر ميباشد كه آثاري به ياد ماندني همچون مسافر ، دلشوره ، ... آخرين غزل و ايليا را در كارنامه هنري خود دارد

ورود به صفحه اسم تازه و شنيدن نمونه آهنگها
ارسال پيامها و نظرات



● شادمهر عقيلي خواننده اي كه در مرز ميان خواننده داخلي و لس آنجلسي پرسه مي زند عيد امسال اولين آلبوم خود را كه كل ترانه هايش خارج از كشور ضبط شده را از طريق يكي از شركت هاي فعال موسيقي در كانادا و آمريكا وارد بازار خواهد كرد. او بلافاصله راهي دوبي خواهد شد تا به اجراي كنسرت بپردازد. اگر چه از مطرب و خيالي نيست و وقت رفتنه به عنوان اولين اثر شادمهر در خارج از كشور ياد مي شود اما هنوز نام واقعي اين آلبوم به طور رسمي اعلام نشده است.



Saturday, November 02, 2002

Click to enter for chatخشايار اعتمادي بدون هيچ شکي از پيشگامان موسيقي پاپ پس از انقلاب ا ست .
در روزهاي آغاز سال بود که پخش ترانه اي از سيما با نام " من و تو و درخت و بارون" توجهات را به خود جلب کرد . ترانهء مذکور با شعر بسيار زيبايي از زنده ياد شاملو و ملودي خوب شادمهر عقيلي ، که آنروزها هنوز با پرکاري هايش خود را به ورطهء تکرار نيانداخته بود، و تنظيم فواد حجازي توانست جاي خود را باز کند. مي توان اين ترانه را اولين کار پاپ واقعي پس از انقلاب دانست .
شباهت ملودي ترانه با کارهاي بابک بيات و اينکه اعتمادي از شاگردان مکتب بيات بود ، موجب شد تا شايعاتي دربارهء اين ترانه دور بزند . شايعات ، حکايت از اين مي کرد که طرح اوليه موسيقي متعلق به بابک بيات است ، کسي که پس از آلبوم "داشوره" ديگر با اعتمادي همکاري نکرد .
اما به هر ترتيب اين ترانه و پس از آن آلبوم دلشوره از خشايار اعتمادي ، از نخستين کارهاي پاپ پس از انقلاب محسوب مي شوند .اگر شادمهر را خط شکن سطح سانسور موزيک پاپ در ايران بدانيم ، بدون شک خشايار اعتمادي به عنوان آغازگر اين راه ، ادامه دهندگان اين سبک را مديون جسارت و نوع آوري خود کرده است .
نخستين آلبوم مستقلِ اعتمادي به نام " دلشوره" با موسيقي بابک بيات و تنظيم فواد حجازي منتشر شد . گرچه اين آلبوم با موفقيت نسبي روبرو شد اما هرگز نتوانست به اندازهء کارهايي چون مسافر از شادمهر يا حتي گل آفتابگردان آريان يکه تازي کند .بايد گفت دوري چند سالهء استاد بيات از حال و هواي موزيک پاپ ، باعث شده که کارهاي ايشان از سبکي متفاوت اما کم طرفدار برخوردار باشد .
پس از اين آلبوم اعتمادي سعي کرد خود را با شرايط جديدي که به واسطهء ورود افراد جديد حاکم شده بود بيشتر وفق دهد و ماحصل تلاش او آلبوم "خاتون" بود. در اين ميان بايد به حضور کوتاه اعتمادي در کاري با دکلمهء "مريم حيدرزاده " نيز اشاره کرد .
اما نقطهء قوت خاتون استفاده از آهنگسازان و تنظيم کنندگان متفاوت بود که موجب شد کاري در سبکهاي مختلف منتشر شود . آلبومي که يکنواختي دلشوره را در خود نداشت ؛ ترانه هاي به ياد ماندني اي نظِير : غوغا با آهنگسازي و تنظيم سروش و سهيل دهبستي ، شب و شبنم با شعر زيباي محمد صالح اعلا و ...آنرا آلبومي دوست داشتني مي کرد . لازم به ذکر است سروش و سهيل دهبستي از دست اندرکاران موفق اما کمکار موزيک پاپ هستند ؛ و نکتهء ديگر اينکه ترانهء شب و شبنم بعدها با صداي مهرداد خوانندهء لس آنچلسي خوانده شد . مهرداد پيش از اين هم از ترانه هاي صالح اعلا نظير " خانومي" استفاده کرده بود
در کار بعدي اعتمادي سعي کرد تجربهء موفق آلبوم قبلي را تکرار کند و از ترانه سراهايي چون افشين يدالهي و آهنگسازاني نظير فردين خلعتبري استفاده کرد ." يادته" با مشخصاتي که ذکر آن رفت منتشر شد . آلبومي خوش ساخت با حضور موزيسينهايي نظير : بهنام ابطحي ( نوازتدهء بي نظير درام) ، شادمهر ، بابک رياحي و ... که البته نتوانست موفقيت خاتون را تکرار کند .
در اين مدت اعتمادي به خارج از کشور سفر کرد و به گفتهء خودش سعي در تقويت سواد موسيقي خود کرد . اعتمادي به ايران بازگشت و " طعنه" را منتشر کرد .
طعنه هم نظير "يادته" سروصداي زيادي به پا نکرد اما نشان از پختگي صداي اعتمادي و با تجربه تر شدن اين خوانندهء پاپ داشت .
اعتمادي از خاتون به بعد سعي کرده تا به سبک ثابت و شخصي دست يابد . کاري که هنوز به صورت کامل در انجام آن موفق نبوده است . آخرين کار او با نام "ليلا" بزودي منتشر خواهد شد .
موزيک پاپ ايران هنوز کودکي نوپاست و نياز به حمايت و راهنماييهاي دست اندرکاران و اهل فن دارد .بايد با ميدان دادن به همهء فعالان راه را براي ظهور آثار بهتر باز کرد.
منبع : سايت پندار



موسيقي زير زميني " بابك چمن آرا "
موسيقى كشور ما پس از انقلاب دستخوش نوسانهاى زيادى بوده است كه شايد بشود عمده مشكلاتش را اعمال مميزى‌ها و نظارتهايى دانست که از همان ابتدا با اين هنر همراه بوده است. جالب اينجاست که اين مميزى‌ها گاهى نيز به پيشرفت موسيقى كمك كرده است، که در جاى خود به آن خواهيم پرداخت.
زمزمه‌هاى انقلابى
اولين زمزمه‌هاى موسيقايى پس از انقلاب اسلامى ۱۳۵۷ در قالب سرودهاى انقلابى شنيده شد. مرکز موسيقى، که در ابتدا از آن به عنوان مركز آهنگها و سرودهاى انقلابى وزارت ارشاد مممم و فرهنگ اسلامى ياد مىشد، مأمور ساماندهى به موسيقى کشور شد. در آن زمان مجوزهايى كه وزارت ارشاد صادر مىکرد زمان‌دار و دوره‌اى بودند. اين مجوزها پس از مدت معينى مىبايست تمديد مى‌شدند. به هيچ اثرى مجوز دائم، و به شكل امروزى، تعلق نمى‌گرفت. مدتى گذشت تا به غير از سرودهاى انقلابى موسيقى ديگرى هم مورد عنايت مسئولين ارشاد قرار گيرد. متوليان امور تشخيص دادند که «موسيقى سنتى» نيز مستحق توجه است. با كلام و يا بدون كلام، و پس از سکوت دوساله، موسيقى سنتى از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۹ يکه‌تاز صحنه موسيقايى کشور شد و بقيه رشته‌ها و سبك‌ها ناشناخته ماندند. در اين دوره نه سازى فروخته مى‌شد و نه كلاس‌هاى آموزشى در كار بود نه به موسيقى ديگرى اجازه ورود داده مىشد و نه موسيقى ديگرى پخش مى‌شد. اگر هر يك از اين موارد هم وجود داشت به شكل رسمى و قانونى نبود.
شايد اين محدوديت‌ها براى آن برهه زمانى لازم بود. مىتوان گفت که در اين مدت موسيقى سنتى جايگاه خود را يافت و تثبيت شد و پيشرفت‌هاى بسيارى كرد، به شكلى كه در اكثر فستيوالهاى خارجى هنرمندان موسيقى اصيل ما شركت داشتند و جوايز بسيارى نيز دريافت كردند. نام کسانى چون پايور، شجريان، مشكاتيان، عليزاده و كامكارها برسر زبانها افتاد و صداى ساز و آوازشان به هزاران منزل رسيد. چنين پيشرفتهايى در قبل از انقلاب در زمينه موسيقى نادر بود. مفهوم «کنسرت» به شکل امروزيش در آن زمان بيگانه بود و محدود به محافل دوستانه، کاباره‌هاى سطح شهر، باغهاى شمال شهر و گاهاً برنامه‌هاى مناسبتى (جشن، بزرگداشت) که در تنها تالار آنزمان وحدت، يا رودکى سابق، بود اشاره کرد. موسيقى پاپ ايران در مدار معينى مىگشت و به تحولات خارج از خود کمتر توجه داشت. اگر گوگوش توانست در اوايل دهه پنجاه در مراسم افتتاحيه جشنواره كن به اجراى برنامه بپردازد، ديگران شهرت خود را به ندرت به خارج از مرزهاى کشور رساندند. موسيقى سنتى نيز از اين قاعده مستثنى نبود، اگرچه پايه‌هاى رشد و تحول آن در سالهاى قبل از انقلاب، با شروع سلسله برنامه‌هاى راديويى گلها و امثال آن، ريخته شد و با جشن و هنر شيراز تجلى ديگرى يافت.

موسيقى مردمى و صدا‌سيما
در اين ميان، صدا و سيماى جمهورى اسلامى سازى کاملاً متفارت مىزد. اين نهاد رسمىْ مستقل از ديگر نهادهاى فرهنگىموسيقايى به اشاعه نوع خاص موسيقى مىپرداخت. چهارچوب و آيين‌نامه انتخاب موسيقى در ميان‌برنامه‌ها و برنامه‌ها هيچگاه شکل مشخصى به خود نگرفت، اما جالب اينجاست که اين صداسيما بود که خواسته و ناخواسته به بازگشت مجدد موسيقى پاپ، که اکنون با کنيه «مردمى» نيز شناخته مىشد، کمک کرد. در سالهاى ۷۰ و ۷۱ خوانندگان و نوازندگانى که اغلب آشنايى ضمنى با موسيقى داشتند به ضبط و ارائه کارهاى خود در تلويزيون و راديو پرداختند و بدين وسيله راهگشاى ورود نوعى موسيقى به جامعه شدند که بعدها و اکنون شکل خود را يافته است. اما موسيقىاى که در آن زمان به ترنم در آمد ميان پاپ و سرود در نوسان بود. کسانى چون بيژن خاورى، مهدى سپهر، عباس بهادرى، و حميد غلامعلى قطعاتى را براى مراسم و اعياد مبارك ساختند و اجرا كردند. در ابتدا نيز فقط صداى آنها پخش مىشد، اما كم‌كم تصويرى نيز به آن صداها اضافه شد. گفتنى است که تا هم‌اکنون نيز سازهاى موسيقى در صدا و سيما از نزديک به نمايش در نمى‌آيند.
ما بين اين سالها برنامه‌هايى نيز برگزار شد كه شايد اسمشان را نبايد «کنسرت» بگذاريم، چرا که بدون تبليغات امروزى (آگهىهاى تجارى) در سالنهايى با ظرفيتهايى كم و يا حتى در منازل يا استوديوها و با کمترين امكانات برگزار مى‌شدند. تماشاچيان و شنوندگان نيز عموماً ازدوستان و شاگردان نوازندگان بودند. گروه كاوه به سرپرستى كاوه يغمايى، برادران خواجه نورى، گروه رسپينا كنسرت‌هاى متعددى از اين دست برگزار كردند. از اين پس بود که مىتوان گفت كنسرتها به معنى امروزى آن پا گرفتند.
صدا و سيما در مرحله بعدى به معرفى خواننده‌هايى پرداخت كه مشابه‌خوان بودند، البته اين نامى است كه مردم بر روى آنها نهادند. به اين شكل كه هر کس تلويزيون را روشن مى‌كرد، صداى خواننده‌اى را مى‌شنيد كه نمى‌دانستند كيست، اما صدايش يادآور خواننده‌هاى لس‌آنجلسى يا غيرمجاز بود. خواننده‌هاى انتخابى صدا و سيما در ابتدا، خشايار اعتمادى، محمد اصفهانى، قاسم افشار، حسين زمان، شادمهر عقيلى بودند. کمى بعد به اين پنج خواننده نام عليرضا عصار نيز اضافه شد. حضور در مهمترين رسانه‌هاى همگانى به اين ۶ خواننده فرصت داد که نام خود را در اذهان طنين‌انداز کنند و بعدها به چهره‌هاى محبوب بدل‌ شوند. شايد اگر اين انتخاب از طرف صداسيما انجام نمى‌شد بسيارى از اين چهره‌ها هرگز جايى براى نشان دادن ظرفيت‌هاى هنرى خود پيدا نمىکردند. علاوه بر خوانندگان مذکور، اشخاص ديگرى چون محمدرضا عقيلى، فواد حجازى، محمدرضا چراغعلى و بهنام ابطحى نيز فعاليتهاى بسيارى در زمينه تنظيم آهنگها انجام دادند.
اين اتفاقات زمانى رخ مى‌داد كه از نظر وزارت ارشاد موسيقى «غيرسنتى» هنوز رسميت نداشت. مردم هم هنوز به اين باور نرسيده بودند كه علاوه بر صداى محمدرضا شجريان، حسام‌الدين سراج، شهرام ناظرى، عليرضا افتخارى، صديق تعريف، ايرج بسطامى، و بسيارى ديگر نوع متفاوتى از موسيقى را به گوش بشنوند. اما با ورود اولين آلبومهاى پاپ همه چيز تغيير كرد. تمام دريا و شوكا دو آلبومى‌اند كه به عنوان اولين آلبومهاى پاپ وارد بازار شدند. پس از آن آلبوم دلشوره با صداى خشايار اعتمادى و آلبوم مثل هيچكس مريم حيدرزاده به بازار آمد. با توجه به جذابيتى كه اين آلبومها براى مردم داشتند، فروششان از همان ابتدا بطرز غيرقابل تصورى بالا بود، بطورى كه آلبوم دلشوره پس از دو الى سه هفته به تجديد نشر رسيد و تيراژ آن از مرز ۲۰۰ هزار نسخه گذشت. آلبوم مثل هيچكس نيز با حمايت وزارت ارشاد و صدا و سيما به فروش بالايى دست يافت. بايد متذکر شد که اعلام آمار دقيق شايد غيرممكن باشد چرا كه شركتهاْ آمار رسمى را اعلام نمى‌كنند و هيچ كس به جز خود تهيه‌كننده آمار قطعى را نمى‌داند.

تهيه‌کنندگى موسيقى
پس از اين تحولات كه در طول كمتر از دو سال رخ داد، تهيه‌كنندگانْ گرايش بيشترى به آلبومهاى پاپ پيدا كردند. تا قبل از اين تهيه‌كنندگان از پرداختن به اين موسيقى پرهيز مى‌كردند و بيشتر سرمايه‌گذاريشان بر روى آثار سنتى بود اما از آن زمان به بعد نظر بيش از ۹۰ درصد آنها تغيير كرد. آنها ديگر به دنبال آثارى بودند كه با كمترين هزينه به فروش بالا دست پيدا کند. رفتن تهيه‌کنندگان به سوى کارهاى کم‌هزينه پاپ تا بدانجا گسترش يافته است که، به عنوان مثال، آخرين کار استاد على تجويدى با مشكل تهيه‌كننده روبروست. موسيقى‌دان‌هايى نظير كيهان كلهر، محمدرضا شجريان، على رستميان در واقع به اين علت قابليت رقابت در بازار کنونى را دارند که خود صاحب شركتى مستقل‌اند و توليدکننده آثار خود نيز مىباشند.
آلبوم حسرت با صداى محمد اصفهانى، مسافر اثر شادمهر عقيلى، كوچ با صداى عليرضا عصار كه منتشر شدند، هنوز پشتوانه صدا و سيما را به همراه داشتند. بعدها به دليل مسائلى كه بين آنها بوجود آمد، رابطه ميان صدا وسيما و اين خوانندگان کمرنگ شد، اين در حالى بود که صداسيما درحقيقت بانى موسيقى پاپ بعد از انقلاب شناخته مىشد. يکى از اين مسائل، قطعاتى بود که به شكل كليپ، موسيقى، و يا شو براى دو شبکه جهانى جام‌جم و سحر در نظر گرفته شده بود، اما پس از مدتى اين قطعات از کانالهايى ناشناخته وارد بازار موسيقى شد، که در آن زمان اين محصولات مخالف سياست وزارت ارشاد بود. اين امر باعث شد وزارت ارشاد خواننده‌ها را مورد بازخواست قرار دهد. كم‌كم خوانندگانى كه با صداسيما همكارى نزديکى داشتند از آن مجموعه خارج شدند. حسين‌ زمان و شادمهر عقيلى از دسته خوانندگانى بودند که راهشان را از صداسيما جدا کردند. بعد كم‌كم افراد جديدى در صدا و سيما جايگزين آنها شدند و به اين ترتيب بود كه موسيقى پاپ وارد مرحله جديدى شد.
از آن به بعد خواننده‌ها و گروه‌هاى مختلفى چه از طريق ارشاد و چه از طريق سازمان صدا و سيما، وارد عرصه موسيقى كشور شدند و به رقابت پرداختند. كه از بين آنها مى‌توان به ناصر عبداللهى، امير كريمى، محمدخاکپور، مانى رهنما، سعيد شهروز، محمدرضا عيوضى، و گروه آريان اشاره کرد. در اين ميان گروه آريان براى خود جايگاه ويژه‌اى پيدا كرد كه هنوز هم پارامتر يك گروه موفق پاپ را داراست.
با وسعت گرفتن عرصه موسيقى، معرفى خوانندگان و گروه‌هاى جديد، و شکوفا شدن نگرشى تازه نسبت به موسيقى غيرسنتى، بديهى بود كه منتظر بوجود آمدن گروههاى غيرپاپ هم باشيم، كه از آن بين گروه‌هاى آويژه، فوژان، چهل‌دف، و كوبان به عنوان گروه‌هاى موسيقى تلفيقى، و گروه‌هاى پژواك، آور، اوهام، راز شب، و سكوت شرق به عنوان گروه‌هاى راك وارد اين عرصه از موسيقى شدند كه هر كدام بنا به سياستها و تواناييهاى خود به اجرا كنسرت و ضبط آلبوم پرداختند. اين زمانى بود که سازبه‌دستان در خيابان مورد تعرض قرار نمىگرفتند و فاصله ميان مراکز آموزش موسيقى و خانه را بدون آسيب به خود يا سازشان طى مىکردند.
اما در طى اين چند سال هيچ‌يك از اين گروه‌هاى تلفيقى و راك از نظر اقتصادى نتوانستند با موسيقى پاپ و حتى موسيقى سنتى رقابت كنند. اصولاً كمتر تهيه‌كننده‌اى حاضر به سرمايه‌گذارى بر روى اين پروژه‌هاست. تمام آلبومها و كنسرت‌هاى تلفيقى و راک يا با سرمايه‌گذارى خود گروه صورت گرفته و يا با هميارى دوستان و علاقمندانشان. از طرفى، مميزى‌هاى ارشاد سد بزرگى براى اين نوع از موسيقى ايجاد كرده است. از انواع اينگونه مميزى‌ها مى‌توان به «نامناسب بودن صداى سازها» در موسيقى راك، و «ناهنجار شنيده شدن» آنها، «عدم تلفيق شعر با موسيقى»، «فالش» بودن صداى خواننده، «خشن و توهم آميز» بودن اين نوع موسيقى و بسيارى موار ديگر اشاره كرد. جالب اينجاست که هرکدام از اين ايرادها را، حتى در صورت وجود، مىتوان از ويژگىهاى موسيقى «متفاوت» تلقى کرد. اين موارد در حالى اتفاق مى‌افتد كه ما در موسيقى روز دنيا شاهد آن هستيم كه گروه‌هاى از سبك‌هاى مختلف براى ساختن موسيقى خود بهره مى‌گيرند. به عنوان مثال، از صداها و افكت‌هايى كه مختص موسيقى راك يا رگه است، يا حتى آواهاى فولکلور، در موسيقى روز دنيا به زيبايى استفاده مى‌شود. استفاده از اين موارد از نظر كارشناسان وزارت ارشاد مورد بازخواست و ايراد قرار گرفته و با آن مبارزه و مقابله شده است.
اين مشكلات باعث شده كه بسيارى از گروه‌ها و افراد موفق به كسب مجوز اجرا و فعاليت موسيقى نشوند. بسيارى نيز در برابر اينگونه داورى‌ها و مشكلات، عطاى مجوز را به لقاى آن بخشيدند و فعاليت‌هاى خود را به شكل خصوصى ادامه دادند. ما نيز برآنيم تا با اجراى اين گونه برنامه‌ها، اين استعدادهاى زيرزمينى را به مردم و اهالى موسيقى معرفى كنيم. طرح مسابقه موسيقى زيرمينى که مرکز موسيقى بتهوون نيز يکى از بانيان آن است از اين آبشخور تغذيه مىشود.

منبع : سایت تهران اونيو

مرادخاني :پايداري يك ملت در عرصه‌ي فرهنگ منوط به حفظ گنجينه‌هاي هنري آن ملت است
پايداري يك ملت در عرصه‌ي فرهنگ منوط به حفظ گنجينه‌هاي هنري آن ملت است.
مرادخاني - رييس مركز موسيقي - در حاشيه‌ي همايش بين‌المللي فيض محمد بلوچ در شهرستان ايرانشهر به خبرنگار ايسنا، گفت: كشور ما ايران با توجه به سوابق ديرينه خودش و با گنجينه‌هاي پركار فرهنگي بايد جايگاه خود را پيدا كند. پايداري يك ملت در عرصه فرهنگ منوط به حفظ گنجينه‌هاي هنري آن ملت است.
وي در خصوص تجليل از هنرمندان گفت: هنرمنداني كه سال‌هاي طاقت‌فرسا و جان‌فرسا كار مي‌كنند و شرايطي فراهم مي‌آورند كه يك ملت با وجود آنها سربلند ‌شود ،باعث افتخار ملت هستند.
رييس مركز موسيقي تاكيد كرد: هنرمند، به هر اندازه به اصالت‌هاي خويش وفادار باشد به همان اندازه ممتاز مي‌شود.
وي در خصوص شخصيت‌ فيض محمد بلوچ گفت: يكي از ويژگي‌هاي اساسي فيض محمد اين بوده كه به اصل خود وفادار بوده است و وفاداري جزئي از ذات هنرمند ايراني است.

فعاليت‌هاي موزيكي مي‌تواند در تقويت مهارت‌هاي خودياري كودكان مورد استفاده قرار گيرد
“تاثير موسيقي بر كودكان“ عنوان پايان‌نامه‌ي محمدعلي طبقي است كه در سال تحصيلي 78-1377 براي اخذ درجه كارشناسي موسيقي از دانشكده هنرهاي زيبا دانشگاه تهران با راهنمايي امين‌السادات شهيدي آن را انجام داده است.
به گزارش خبرنگار هنري ايسنا، دربخش ابتدايي اين رساله آمده است: موسيقي از نخستين ابزارهاي سازگاري بشر به حساب مي‌آيد. اولين شفاها با ريتم طبل‌ها، زنگ‌ها و رقص‌ها توام بوده و اولين تمناها و نيايش‌ها، با تكرار موزون اوراد هماهنگ مي‌شده است. مصريان و عبريان در آئين‌هاي مذهبي خود از موسيقي در درمان بيماران استفاده مي‌كردند و چيني‌ها و هندوها از آن در اعتدال روحي و جسمي و تعالي عواطف و لطافت صفات بهره مي‌گرفتند. روميان از موسيقي در درمان و پيشگيري بيماري‌ها و ايرانيان از مقام‌هاي موسيقي با توجه به شرايط سماوي و تاثيرات روحي، استفاده مي‌كردند. امروز سخن از تاثير موسيقي و فوايد آن در مراحل مختلف رشد و زندگي، از دوره جنيني تا سالمندي است و سخن از تاثير ارتعاشات موزون در رشد گياهان و جانوران.
موسيقي همواره در زندگي بشر نقش آرام‌بخش، سبك ساز، نشاط و سرزندگي، بي‌قراري و شيدايي داشته وبايد توجه داشت كه وسعت موسيقي به قدري است كه هر احساسي را مي‌توان تحريك يا خلق كرد.
موسيقي مانند هر علم و تكنيكي در ارتباط با انسان، داراي حدود و تعادل مناسب رواني و رفتاري است. كاربرد مناسب هر دانشي، موجب پيشرفت و افراط و تفريط در آن، ناهماهنگي و تاثير منفي برجاي مي‌گذارد. اكنون اين سوال مطرح است كه آيا موسيقي علاوه بر اثرات مثبت بر حفظ تعالي روح كودك، ناهنجاري‌ها و بازماندگي‌هاي جسمي و رواني او را مي‌تواند بهبود بخشد كه در جواب بايد گفت: آري امروزه از روشي بنام موسيقي درماني استفاده مي‌شود كه روز به روز در حال گسترش بوده و نتايج معجزه آسايي را نيز به دنبال داشته است.
حركت بهداشت جهاني، توجه مردم را به اين ضرورت معطوف كرد كه فكر و بدن، تاثير متقابلي بر يكديگر دارند از هماهنگي آنها، سلامت و تندرستي به وجود مي‌آيد. اين مساله در فلسفه روش‌هاي درماني مشرق زمين به عنوان موضوعي مورد علاقه، اشاعه داشته به طوري كه درطول اين قرن، سرودهاي مخصوصي ساخته شده كه در جهت كمك به سلامتي، آرامش تمركز ذهني و تقويت خودآگاهي استفاده مي‌شده است كه در مورد كودكان، نتايج بسيار جالبي به جاي گذاشته و مورد استفاده مراكز تربيتي قرار گرفته است.
در بخش ديگري از اين پايان‌نامه با طرح اين سوال كه آيا به راستي جنبه تفنني برايش مهم است، آمده است: ”گاستن” يكي از پايه‌گذاران اوليه موسيقي درمان كودكان، به اين واقعيت تاكيد مي‌كند كه موسيقي در حقيت يك رفتار انساني است.
البته نه فقط براي اينكه انسان آنرا خلق مي‌كند، بلكه به اين دليل كه بستگي و ارتباط خود را با آن مي‌آفريند. موسيقي رفتار ضروري و ذاتي انسان به خصوص كودكان است. تحقيقات همچنين نشان داده است كه فعاليت‌هاي مختلف ريتميك موسيقي و درجات مختلف ضربان اصوات، تاثيرهاي مختلفي روي واكنش‌هاي رواني. ضربات قلب، فشار خون، تنفس، واكنش‌هاي پوست، واكنش‌هاي حركتي، ماهيچه‌اي و امواج مغزي دارد. همچنين انواع موسيقي، تاثير متنوعي بر واكنش‌هاي خلقي و عاطفي كودك باقي مي‌گذارد. موسيقي در جايي كه كلمات به تنهايي ناتوان هستند، مي‌تواند نقش موثري در ايجاد ارتباط برقرار كند.
محمدعلي طبقي در بخش بعدي رساله خود آورده است: موسيقي به عنوان وسيله ارتباط كلامي و غير كلامي، مي‌تواند عامل ابراز عواطف، نگرشها و احساسات باشد. فعاليت‌هاي موزيكي، قابليت انطباق‌پذيري دارند وموفقيت در سطوح مختلف را ممكن مي‌سازد. كسب موفقيت و شايستگي در فعاليت‌هاي موسيقي مي‌تواند احساس ارزشي كودك را تقويت كند.
كودكان براي اينكه بتوانند فعالانه در جامعه عمل كنند بايد به طور موفق و مناسب با اطراف خود ارتباط برقرار كنند فعاليت‌هاي موزيكي، غالبا به صورت فعاليت گروهي پيش مي‌آيد كه در برگيرنده دو نفر يا بيشتر است.
كودكان در اين مورد بدون احساس ناامني، ياد مي‌گيرند كه چگونه با يكديگر ارتباط برقرار كنند. زيرا موسيقي، فعاليتي مثبت و لذت‌بخش است و به خاطر ترغيب‌هاي ذاتي و نيروهاي ارتباطي آن، غالبا مي‌تواند انگيزشهايي را فراهم كند كه باعث پيوستن به گروه و ارتباط با ديگران شود.
در قسمت ديگر پايان‌نامه آمده است فعاليت‌هاي موزيكي مي‌تواند در تقويت مهارتهاي خودياري كودكان مورد استفاده قرار گيرد. به عنوان مثال با آوازهاي مخصوص، مي‌توان مراحل متوالي مورد نياز در مهارت‌هاي خودياري، مانند شستن دست‌ها را آموزش داد.
از طريق فعاليت‌ها موزيكي كه توام با اشكال، حروف يا خطوط موزيكال رنگي و شركت در بازي‌ها و رقص‌هاي فضايي موزيكال يا يادگيري آوازهايي كه مفاهيم در درون اشعارشان توضيح داده شده هستند. مي‌توان مفاهيم عقيلي مانند حروف، رنگ‌ها، اعداد، جهت‌هاي مكاني فضا و زمان را ياد داد و تقويت كرد.
همچنين موسيقي مي‌تواند وسيله‌اي در جهت تقويت يادگيري عاطفي باشد و به عنوان وسيله مناسب ”بيان عاطفي” خدمت كند.
در بخشي با عنوان ”كودكاني كه ناتواني يادگيري دارند” آمده است: ناتواني در يادگيري، يك كمبود وبيماري نيست، بلكه نوعي رفتار است و مي‌تواند كنترل شود. براي افرادي كه ناتواني در يادگيري دارند اغلب اداره رفتار به عنان اولين مرحله كار با موسيقي تلقي مي‌شود. كنترل رفتار براي توسعه مهارت‌ها و يادگيري، امري ضروري است. خصوصيات جالب توجه و جاذبه قوي موسيقي، همراه با نظم و ساختار و توان آن در انجام عمل، مي‌تواند به عنوان تقويت كننده‌اي قومي، جلسات موسيقي را وسيله‌اي ايده‌آل براي تسهيل رفتار و كنترل تحريكات آني اين گروه قرار دهد.
آوازها و فعاليت‌هاي موزيكي همچنين مي‌تواند به اين گونه كودكان كمك كند تا قدرت زبان خواندن و ساير مهارت‌هاي تحصيلي خود را بالا برند. آوازها و فعاليت‌هاي موزون و آهنگين، همچنين مي‌تواند در رواني تكلم و غني‌تر كردن خزانه لغات، موثر باشد. به علاوه، عبارات آهنگين و ريتميك موزيكال، در به ياد آوردن اطلاعات تحصيلي مانند جدول ضرب به آنها كمك شاياني خواهد كرد.
طي آزمايش‌هاي گوناگون، موسيقي همچنين براي مداواي كودكاني كه معلوليت‌هاي ارتوپدي و كساني كه مشكلات جسمي حاد و مزمن دارند و كساني كه مشكلات عاطفي شديد و يا استرس دارند، موثر واقع شده است.
اين پايان‌نامه همچنين تكنيك‌هاي برگزيده درمان كودك به وسيله موسيقي و نيز روشهايي براي جذب علاقه كودكان ارائه كرده است.
رساله مذكور در بخش پاياني خود تمرين‌ها و بازي‌هاي موزيكال براي پرورش درك موسيقي كودكان ارائه داده است.